سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » گسترش آگاهی ها استراتژی اصلی جنبش سبز...
» در گفت و گوی کلمه با میرحسین موسوی تاکید شد:

گسترش آگاهی ها استراتژی اصلی جنبش سبز

چکیده :اجازه داده شود جنبش راه سبز با توجه به اصل 27 قانون اساسی، برای یک راهپیمایی مردم را دعوت کنند. نحوه استقبال می تواند به حرف و حدیث ها پایان دهد/افتخار واقعی به شرکت خودجوش مردم در راهپیمایی 25 خرداد و مراسم های بعد از آن است و نه راهپیمایی های مهندسی شده یا احیانا اجباری با این همه هزینه و فضای امنیتی و ارعاب/جنبش سبز نباید اهداف خود را فراموش کند، همانطور که نباید دچار روزمره گی و انفعال بشود و استراتژی خود را از یاد ببرد/مهم آن است که در چهارچوب «هر شهروند، یک رسانه»، هر علاقمند به جنبش سبز، راهی برای گسترش این آگاهی و تعمیق آن در میان همه اقشار و بویژه در اقشار مستضعف جامعه پیدا کند/سبز بودن به لباس و نماد نیست. سبز بودن به رفتار و اخلاق...


کلمه:میرحسین موسوی در گفت و گویی صریح با کلمه به سوالاتی که برای افکار عمومی و حامیان جنبش سبز پیرامون حوادث 22 بهمن امسال و برخورد های خشونت آمیز صورت گرفته بوجود آمده بود پاسخ داده و مواضع خود را شفاف مطرح کرد.نخست وزیر امام در این گفت و گو همچنین در خصوص جنبش سبز مردم ایران و ادامه حرکت در مسیر راه سبز امید نکاتی را مطرح کردند.مهندس موسوی در این گفت و گو با انتقاد از راهپیمایی مهندسی شده در 22 بهمن امسال که “تحت تأثیر انتخابات دهم و اتفاقات بعد از آن بود و دولت با هزینه گزاف و بسیج اتوبوس ها و قطارها از سراسر کشور و شکل های خاص اداری سعی کرد اثرات حضور جنبش سبز را در آن خنثی کند،طاقت دیدن یک لباس سبز بر تن راهپیمایان جوان و یا حتی یک تسبیح سبز در دست یک روحانی را نداشتند”تاکید کردند:”افتخار واقعی به شرکت خودجوش مردم در راهپیمایی 25 خرداد و مراسم های بعد از آن است و نه راهپیمایی های مهندسی شده یا احیانا اجباری با این همه هزینه و فضای امنیتی و ارعاب”مهندس موسوی در این مصاحبه همچنین با انتقاد از برخی رویه های موجود در اداره کشور که منجر به ایجاد مشکل برای مردم شده است خاطرنشان کردند”ده ها میلیون ایرانی که در این کشور با سانسور، جلوگیری از آزادی ها و اقدامات سرکوبگرانه، سیاست خارجی دمدمی و ماجراجویانه، سیاست های ویرانگر اقتصادی، رواج فساد و دروغ معترض هستند، خواهان تغییراتی هستند که به آنها مجال می دهد با حاکمیت بر سرنوشت خود، این سرنوشت تحمیلی از سوی کارگزاران بی کفایت را تغییر دهند.ملت ما می خواهد تحت عنوان خصوصی سازی، بیشترین پروژه ها و فعالیت های اقتصادی کشور در بنگاه های شبه دولتی و نیز سپاه جمع نشود.ملت ما می خواهد معلمان کشور بابت درخواست حقوق خود کتک نخورند، کارگران بابت درخواست حق خود مورد تهاجم قرار نگیرند و زنان بابت درخواست رفع تبعیض مورد هجوم تهمت های گوناگون قرار نگیرند.ملت دوست ندارد که این چنین نامه هایش، پیام هایش، گفتگوهای تلفنی اش و پیامک هایش در معرض شنود قرار گیرد”نخست وزیر محبوب امام اما چشم انداز راه سبز امید را نیز در صحبت های خود ترسیم کرده وبار دیگر با تاکید بر حرکت جنبش سبز در چارچوب قانون اساسی تاکید داشتند”مهم آن است که در چهارچوب «هر شهروند، یک رسانه»، هر علاقمند به جنبش سبز، راهی برای گسترش این آگاهی و تعمیق آن در میان همه اقشار و بویژه در اقشار مستضعف جامعه پیدا کند.گسترش اگاهی ها، استراتژی اصلی جنبش است.سبز بودن یعنی «خود» در میان نبودن و خودخواه نبودن. در این راه ما هم در صورت امکان از خیابان ها به صورت مسالمت آمیز و قانونی استفاده می کنیم و هم همه امکانات قانونی دیگر.جنبش سبز بر سر مطالبات خود حق خود محکم ایستاده است.هر اقدامی که در جهت احقاق حقوق مردم و اجرای بدون تنازل قانون اساسی صورت گیرد”

متن کامل گفت و گوی سایت کلمه با میر حسین موسوی به شرح زیر است:

*سه هفته از راهپیمایی 22 بهمن می گذرد و حرف و حدیث زیادی در مورد این راهپیمایی گفته شده است.نظر شما درباره این راهپیمایی چه هست؟

– مراسم 22 بهمن اولین بار نیست که در کشور ما برگزار می شود. این مراسم دنباله راهپیمایی های میلیونی سال 57 به مناسبت های مختلف از جمله تاسوعا، عاشورا و اربعین است. هر ساله کسانی که به انقلاب علاقه دارند در این مراسم شرکت می کنند و معمولا در بسیج مردم برای راهپیمایی، نهادهای سنتی مثل مساجد و هیئت ها نقش بزرگی دارند. معمولا این مراسم در هر سال متأثر از اتفاقات مهم آن سال و فضای سیاسی کشور است و امسال این مراسم تحت تأثیر انتخابات دهم و اتفاقات بعد از آن بود و دولت با هزینه گزاف و بسیج اتوبوس ها و قطارها از سراسر کشور و شکل های خاص اداری سعی کرد اثرات حضور جنبش سبز را در آن خنثی کند.

* راهپیمایی امسال با سال های قبل چه تفاوت هایی داشت؟

– تفاوت ها متأثر از مسائل بعد از انتخابات بود. امسال با توجه به شکل گیری جنبش اجتماعی – سیاسی عظیم سبز، این راهپیمایی به شدت تحت تأثیر نحوه حضور این جنبش در راهپیمایی بود. درهیچ سالی این همه نیروی نظامی و انتظامی و امنیتی به خیابان ها آورده نمی شد. برخوردهای خشن و وحشیانه ای که مخصوصا در میدان صادقیه و بعضی نقاط دیگر دیده شد در سال های قبل نبود. در سال های قبل مردم با هر شکل و قیافه و شعاری که می خواستند در راهپیمایی شرکت می کردند ولی امسال مأموران خشن، حتی طاقت دیدن یک لباس سبز بر تن راهپیمایان جوان و یا حتی یک تسبیح سبز در دست یک روحانی را نداشتند. گمان نمی کنم اثر این برخوردها به سادگی از خاطره مردم برود.

* فکر می کنید حجم مردمی که به جنبش سبز علاقه دارند در این راهپیمایی چقدر بود؟

– آمار دقیقی نمی توان ارایه کرد ولی از طریق قراینی می شود فهمید. یکی از این قراین، وزن جمعیتی راهپیمایی خودجوش 25 خرداد و مقایسه آن با 22 بهمن است و قرینه دیگر فضای خالی میدان آزادی به هنگام سخنرانی و مقایسه آن با سال های پرجمعیت راهپیمایی است. هنوز جوابی برای خالی بودن میدان و این که چرا دوربین ها فقط نقاط محدود نزدیک به جایگاه را رصد می کرده داده نشده است. اینکه مردم مراقب چمن و محیط زیست بوده اند، مخصوصا برای کسانی که سال های قبل حضور مردم در میدان را مشاهده کرده اند، مضحک است. اگر برای نطام تخمین وزن جمعیتی جنبش سبز اهمیت داشت، جلوی ابراز هویت جمعیت های سبز را نمی گرفت. ولی وحشت از آشکار شدن این هویت و دامنه آن، این فرصت تاریخی را گرفت. این امر بیش از جنبش راه سبز، برای حاکمیت مضر بود. روشن است که پنهان نگه داشتن واقعیت، منجر به حذف آن نمی شود و در این مورد بنده یقین دارم که با این برخورد گسترده، این هویت عمیق تر و گسترده تر خواهد شد. ولی بنده و جناب آقای کروبی در مشورتی که داشتیم فکر کردیم پیشنهادی که قبلا داده ایم را تکرار کنیم و آن اینکه اجازه داده شود جنبش راه سبز با توجه به اصل 27 قانون اساسی، برای یک راهپیمایی مردم را دعوت کنند. نحوه استقبال می تواند به حرف و حدیث ها پایان دهد. ما اعتقاد داریم که اگر دعوت جنبش سبز و تشکل های اصلاح طلب و مراجع عظام و دیگر شخصیت های نظام نمی بود، امسال ما یک راهپیمایی بی رمقی داشتیم که اکثریت آن را نیروهای نظامی و انتظامی که از سراسر کشور جمع شده بودن تشکیل می داد، یعنی مسیرهای راهپیمایی وضعیتی می داشتند که میدان آزادی به هنگام سخنرانی داشت.

*گفته می شود تطمیع و تهدید در این راهپیمایی نقش داشته و عده ای به دلیل مسائل مادی در این راهپیمایی شرکت کردند.

– اصطلاح راهپیمایی مهندسی شده را بیشتر می پسندم. بنده با توهین به کسانی که موافق شعارهای جنبش سبز نیستند مخالفم. قرار نیست و قرار نبود که همه با ما هم رأی باشند و اگر کسی با ما هم رأی نیست انسان بدی شمرده شود. همه هموطنان ما هستند. منهای یک عده قمه کش و آدمکش، همه خواهران و برادران ما هستند. حتی نیروهای نظامی و انتظامی برادران ما هستند و می دانیم که مجبور به اعمال خشونت می شوند. البته هزینه های گزاف و استفاده از اهرم های استخدامی و امکانات دولتی برای جمع کردن جمعیت محکوم است. بنده یادم می آید که برای آن که دستگاه دفاعی در زمان جنگ کامیون هایی را برای جبهه در اختیار بگیرد با چه موانع شرعی و اجرایی روبرو بود و حتی در شرایط بسیار بحرانی جنگ، توسط حضرت امام اجازه داده شد از کامیون های شخصی به شرطی استفاده شود که دولت رسما هزینه ها و خسارت های وارده را تقبل کند، که کرد. ولی برای این راهپیمایی، تقریبا بیشترین اتوبوس ها و حتی قطارها برای جمع آوری جمعیت و نیروهای نظامی و انتظامی در اختیار قرار گرفته شده بود. اینگونه مهندسی اجتماعات نه تنها افتخاری ندارد، بلکه شبیه همان ذهنیت استبدادی و رویه های پیش از انقلاب است. در زمان پهلوی ها هم اگر کارمندی در تجمعات مورد نظر آنها شرکت نمی کرد، دچار مشکل می شد. افتخار نظام ما در سال 57 و بعد از آن این بوده که مردم بطور خودجوش در این نوع مراسم شرکت می کردند و افتخار واقعی به شرکت خودجوش مردم در راهپیمایی 25 خرداد و مراسم های بعد از آن است و نه راهپیمایی های مهندسی شده و یا احیانا اجباری با این همه هزینه و فضای امنیتی و ارعاب.

*آیا بین شما و آقایان کروبی و خاتمی مشورتی برای موضع گیری ها و تصمیمات صورت می گیرد؟

– ارتباط با این بزرگواران همیشه وجود دارد. با دستگیری های وسیعی که صورت گرفته، ضرورت این ارتباط مستقیم امروز بیشتر است و بنده خدا را شکر می کنم که هماهنگی خیلی خوبی در این زمینه وجود دارد. البته به نفع کشور بود که بجای سیاست های سرکوب و پرکردن زندان ها، سیاست حمایت از ایجاد یک تشکیلات نیرومند از کسانی که سیاست های ویرانگر موجود را قبول ندارند در چهارچوب نظام وجود داشت و به نظر بنده تنها راه عدم انتقال مدیریت جریان های سیاسی و اجتماعی به خارج از کشور همین است. ولی با انحراف شدید صدا و سیما و یکطرفه شدن آن و بسته شدن روزنامه های کشور و زندانی شدن ده ها روزنامه نگار، به نظر می آید که ایجاد تشکیلاتی که بتواند چهره های مؤثر را دور هم گردآورد تا به صورت آشکار و در چارچوب قانون اساسی کار را به پیش ببرند فعلا منتفی است و هنوز به اعتقاد اینجانب راهبرد «هر شهروند، یک رسانه» و همچنین گسترش فعالیت های شبکه اجتماعی در جهت گسترش آگاهی های سیاسی و اجتماعی، یک ضرورت است و جایگزینی برای آن وجود ندارد. البته این وضع دشوار در کنار ضررهایی که دارد، منافعی هم داشته است و آن اتکا همه علاقمندان به جنبش سبز به خود و شبکه های بیشمار اجتماعی درجامعه است. در این میان، استفاده از فضای مجازی معجزه کرده است و به صورت یک ساختار کاملا قابل اتکا، افراد و شبکه ها را در اتصال و تعامل باهم قرار داده است. شییه بازارهای سنتی که که تعداد زیادی مغازه، حجره، تیمچه، مسجد، قهوه خانه و غیره را به هم متصل می کند و علیرغم تنوع آدم ها و حجره ها، مفهوم بازار یک ساختار به هم پیوسته از واحدها را تداعی می کند. جالب است در یک راسته بازار، می تواند اختلاف عقیده و سلایق و سرمایه وجود داشته باشد، ولی این تنوع، وحدت مفهومی و وحدت عملی بازار را بهم نمی زند، بلکه جزو نقاط قوت آن است.

* تحرکات خیابانی همواره با خشونت شدید روبرو شده است. نمونه آن را در راهپیمایی 22 بهمن در میدان صادقیه دیدیم. آیا راه حل های دیگری برای پیگیری اهداف قانونی جنبش راه سبز وجود دارد؟

– این سؤالی است که خیلی مطرح می شود. در جواب باید گفت که جنبش سبز نباید اهداف خود را فراموش کند، همانطور که نباید دچار روزمرگی و انفعال بشود و استراتژی خود را از یاد ببرد. هدف جنبش سبز از همان اول، اصلاح در چارچوب اصولی روشن بود. نقطه اتصال را همگی رنگ سبز گرفتیم. هدف حداقلی و مطمئن که می توانست اجماع گسترده ای ایجاد کند، تحقق اجرای بدون تنازل قانون اساسی بود. البته افرادی و یا حرکت هایی در این بین پیدا شدند که خواستند از این خط بگذرند و یا به اصطلاح خط شکنی کنند، ولی جنبش راه سبز هیچگاه از اجرای بدون تنازل قانون اساسی منحرف نشده است و انشاء الله تا انتها هم همین راه را خواهد رفت. بنده بارها درباره اهمیت پایبندی راه سبز این نقطه کلیدی صحبت کرده ام و به عنوان یک فرد همراه، حراست از آن را مورد تأکید قرار داده ام. صحنه خیابان ها و آنچه در آن گذشته را باید یکی از راه هایی بشماریم که جنبش سبز تلاش کرده است اهداف و نیات خود را به گوش همه ملت و جهانیان برساند. ولی استفاده از خیابان ها، تنها راه نبوده است. ده ها میلیون ایرانی که در این کشور با سانسور، جلوگیری از آزادی ها و اقدامات سرکوبگرانه، سیاست خارجی دمدمی و ماجراجویانه، سیاست های ویرانگر اقتصادی، رواج فساد و دروغ معترض هستند، خواهان تغییراتی هستند که به آنها مجال می دهد با حاکمیت بر سرنوشت خود، این سرنوشت تحمیلی از سوی کارگزاران بی کفایت را تغییر دهند.

ملت ما می خواهد که در رقابت نفس گیر جهانی و منطقه ای، عقب نیفتد. ملت ما می خواهد با جهان خارج به جای دعوا و دشمنی، تعامل داشته باشد و سیاست خارجی توسعه گرا را دنبال کند. ملت ما می خواهد کالاهای تولیدی، اعم از کشاورزی و صنعتی، زیر سیل خانمان برانداز واردات بی حساب و کتاب، مدفون نشود. ملت ما می خواهد تحت عنوان خصوصی سازی، بیشترین پروژه ها و فعالیت های اقتصادی کشور در بنگاه های شبه دولتی و نیز سپاه جمع نشود. ملت ما می خواهد به شاخص های بیکاری و فقر به عنوان یک وظیفه دینی و اسلامی و ملی اهمیت داده شود و … با انبوه تبلیغات شاخص خط فقر و بیکاری و تورم با دستکاری و دروغ، از چشم مردم پنهان نشود. ملت ما می خواهد معلمان کشور بابت درخواست حقوق خود کتک نخورند، کارگران بابت درخواست حق خود مورد تهاجم قرار نگیرند و زنان بابت درخواست رفع تبعیض مورد هجوم تهمت های گوناگون قرار نگیرند. ملت ما می خواهد حکومت اجازه بدهد که در رسانه ملی، صدای همه ملت شنیده شود و نه افراد خاصی که کاری جز بی انصافی و تهمت زنی ندارند. آحاد ملت ما با یکدیگر دوست هستند و دوست ندارند به دو دسته حزب الله و حزب الشیطان، مردم و خس و خاشاک و گوساله و بزغاله تقسیم شوند.

ملت دوست ندارد که این چنین نامه هایش، پیام هایش، گفتگوهای تلفنی اش و پیامک هایش در معرض شنود قرار گیرد. ملت ما آگاه و رشید است و دوست ندارد عده ای معدود به نام ملت، آزادی های ملت را محدود کنند، حقوق اساسی آنرا تعطیل کنند، روزنامه هایش را ببندند و هر روز دستورالعمل های آمرانه برای نوشتن، گفتن و شنیدن صادر کنند. باید به هر طریق ممکن از سوی جنبش سبز در سطح کشور و در میان همه اقشار، این آگاهی به مردم برسد که این خواست ملت، خواست جنبش سبز هم هست و نه تنها خواست آن است بلکه این مطالبات را همگانی کند. این مطالبات کاملا اسلامی و عین قانون اساسی و کاملا منطبق با مردم ساالاری دینی ماست. این خواسته ها نه جنبه ضدشرعی دارند که باعث فرمان تیر و قتل و زندانی شود، نه جنبه ضدملی و نه جنبه ضد نظام. این ها حقوق مردم هستند و به همین دلیل مردم از آن حمایت می کنند. آزادی، حقوق بشر، رفع تبعیض ها، تحمل عقاید و نظریات مختلف، مقابله با فساد و تباهی و قانون گریزی، مواردی نیستند که پیگیری آنها چه در سطح خیابان و چه از طریق رسانه ها جرم باشد. برعکس، جلوگیری از طرح این مطالبات، علامت استبداد و تحریف اهداف انقلاب اسلامی است که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شده است.

در پاسخ به سؤال شما باید بدانیم که که زمینه هر تغییر اساسی در جهت اصلاح گری، گسترش آگاهی است. بدون آگاهی گسترده در سطح جامعه، امکان تغییر وجود ندارد. افشاندن بذر آگاهی و گسترش آن به همه اقشار و همه نقاط کشور، تنها از طریق حضور خیابانی فراهم نمی آید، گرچه اجتماعات، حق مردم و یکی از امکانات آنها برای نیل به اهداف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آنهاست. مهم آن است که در چهارچوب «هر شهروند، یک رسانه»، هر علاقمند به جنبش سبز، راهی برای گسترش این آگاهی و تعمیق آن در میان همه اقشار و بویژه در اقشار مستضعف جامعه پیدا کند. گسترش اگاهی ها، استراتژی اصلی جنبش است. البته باید متواضع باشیم. هدف آن نیست که تغییرات ناشی از این استراتژی حتما بدست سبزها اتفاق بیفتد. سبز بودن یعنی «خود» در میان نبودن و خودخواه نبودن. در این راه ما هم در صورت امکان از خیابان ها به صورت مسالمت آمیز و قانونی استفاده می کنیم و هم همه امکانات قانونی دیگر. می خواهم به عنوان یک همراه جنبش سبز، باز هم بر گسترش آگاهی در سطح ملی به عنوان مهم ترین وسیله برای نیل به پیروزی تأکید کنم. ما می خواهیم اهدافمان را در کنار مردم و با آنها بدست آوریم.

* نقش حاکمیت و نظام و یا جناح های دیگر را درارتباط با تغییرات چگونه می بینید؟

– جنبش سبز بر سر مطالبات خود حق خود محکم ایستاده است و هر چه آگاهی ملت به حقوق خود بیشتر شود، نیروی عظیم تری پشت این مطالبات قرار خواهد گرفت. این آگاهی، جان های مردم کشور را تغییر خواهد داد و این تغییر، سرمایه ملت برای تغییرات سیاسی و اجتماعی است. نکته ای که دوست دارم به عنوان یک همراه کوچک به علاقمندان راه سبز عرض کنم این است که هدف ما، تغییر در چهارچوب نظام است. ولی هدف آن نیست که این تغییرات حتما بدست این یا آن فرد صورت بگیرد. ما باید یک اصل اخلاقی را بیاد داشته باشیم و آن تصدیق درستی، خوبی و زیبایی است، حتی اگر این درستی و خوبی بدست ما صورت نپذیرد. به همین دلیل، ضمن آن که محکم بر روی خواسته های خود ایستاده ایم، ولی کم هزینه تر می بینیم اگر خود حاکمیت به سمت این راه حل ها که برآمده از خواست ملت و میثاق ملی ماست پیش برود. بنده خیلی واضح و آشکار می گویم هر اقدامی که در جهت احقاق حقوق مردم و اجرای بدون تنازل قانون اساسی صورت گیرد، ما آن را نه علامت ضعف حاکمیت خواهیم شمرد و نه آن را خوار و کوچک جلوه خواهیم داد، بلکه آن اقدام علامت قدرت جمهوری اسلامی خواهد بود. ما دوست داریم که خود حاکمیت، متشکل از همه ارکان آن، تضمین های لازم را برای انتخابات های آزاد، رقابتی و غیرگزینشی فراهم آورد.

ما دوست داریم خود حاکمیت به دنبال آزادی زندانیان، توسعه سیاسی و گسترش فرهنگ آزادی و تنوع رسانه ها و آزادی آنها باشد. بنده صریحا می گویم انتشار «کلمه سبز» و «اعتماد ملی» حتی اگر ضرری هم داشته باشد، ضرر آن کمتر از رسانه های غیرملی داخلی و رسانه های خارجی است. می دانم قبول نخواهد شد، یا حداقل در شرایط کنونی قبول نخواهد شد. ولی می گویم وجود کانال یا کانال های رادیویی و تلویزیونی برای جنبش سبز، نظام را تقویت می کند و به وحدت ملی کمک می کند. بنده ترس آن را دارم که محدودیت های فکری باعث شود ما از کشورهای دست چندم منطقه هم عقب بیفتیم و نمی دانم چگونه ملت ما می تواند از خود در مقابل امواج برون مرزی که قطعا به فکر مصالح ملی خودشان هستند، محافظت نماید. مضحک است اگر تصور کنیم با پخش پارازیت، هک کردن ها و فیلتر کردن ها، این امواج را می توانیم کنترل کنیم.

به هر حال، حاکمیت و جناح های مختلف سیاسی، اگر واقع بین باشند، باید بدانند همانطور که جنبش سبز در روز 22 بهمن حضور داشت، آینده خوب برای کشور هم در گرو ایجاد زمینه برای وحدت بین همه مردم و اقشار مردم است و نه توصیف بخش قابل توجهی از ملت به «خس و خاشاک»، «گوساله و بزغاله» و «یک قشر محدود و اندک». سیره پیامبران و امامان ما نشان می دهد که هیچگاه حتی به دشمنان دین دشنام نمی دادند. آنها برای کرامت انسانی ارزش قایل بودند و بجای قضاوت درباره ی انسان ها، با رفتار رحمانی شان سعی می کردند فطرت خداجوی همه آنها را به سوی حق جذب کنن. مردم ما نمی توانند تحمل کنند که به نام دین رفتار های غیر دینی بلکه ضد دینی رواج یابد. وقتی در قرآن صحبت از پیامبر و یارانش می شود، آنان را به مهربانی در میان خود و مقابله محکم با دشمنان بشریت توصیف می کند و قطعا نه در زمان پیامبر و نه بعد از ایشان، همه مسلمانان به یک درجه از ایمان نبودند. مردم ما به خوبی فرق میان دینداری رحمانی و قدرت طلبی در لباس دین را می فهمند. این تعریف یک ملت نیست. این حاکمیت یک فرقه است و دزدیدن مفهوم ایرانیت و حس ملی و این خطرناک ترین راهبردی است که ما اکنون در مقابل آن قرار داریم. سلاح ما در مقابل چنین کژراهه ای، رفتن به سمت میثاق ملی و مذهبی مان و تکیه بر آرمان هایی است که به ایرانی پیشرفته و صلح جو در سطح جهانی و در سطح ملی منجر می شود. در چنین حالتی است که می توان امید داشت مثل سال های دفاع مقدس، همه ملت در مقابل خطرات، متحدا حضور پیدا کند. ملت همه اقشار، همه قومیت ها، همه فرهنگ ه و همه جناح هاست. علاقمندان به جنبش راه سبز به ایرانی بودن خود و همه نمادهای آن افتخار می کنند و طبیعی است که با این روحیه و منش، به تغییر رنگ پرچم کشورمان به شدت مشکوک هستیم و آن را محکمترین دلیل برای عدم علاقه یک فرقه به منافع و ارزش ها و فرهنگ ملی می دانیم.

* در اطلاعیه شماره 17 راه حل هایی برای برون رفت اعلام شده است. آیا غیر از راه حل های ارایه شده، راه حل های دیگری هم می تواند مورد توجه قرار گیرد؟

– یک نکته بسیار حساس در مورد اطلاعیه شماره 17 آن است که قبول وجود بحران، به عنوان بخشی از راه حل شمرده شده است. از سوی دیگر بنده اعتقاد ندارم که راهی برای حل دفعی و ناگهانی این بحران وجود دارد. به عنوان مثال، نمی توان یک راهپیمایی مهندسی شده ترتیب داد و دل خوش کرد که همه چیز تمام شده است. مهم آن است که اکنون قدم هایی برداشته شود که به فرایند بهبود اوضاع دامن بزند. شما در نظر بیاورید که امروز اعلام شود که همه زندانی های سیاسی آزاد شده اند. بنده یقین دارم که این اقدام قبل از جناح ها و گروه ها، مورد اقبال همه مردم کشورمان قرار خواهد گرفت. و یا شاهد خودداری از خشونت و شهامت ابراز محبت به مردم خوبی که صرفا حق خود را می خواهند و می خواهند از فضای اختناق رهایی یابند باشیم.

ما اثر خس و خاشاک نامیدن مردم را دیده ایم. بگذاریم یکبار هم با احترام با مردم صحبت کنیم. در بعضی موارد، اجتناب از برخی اقدامات نامناسب می تواند به بهبود فضای ملی کمک کند. مثالش رفتار وحشیانه در میدان صادقیه در 22 بهمن و امثال آن و حمله به مردم و خانواده شهدا و فرزندان آنهاست. چه کسی می تواند ادعا کند که این اقدامات فضاحت بار می تواند به نظام ما کمک کند؟ آیا پیوستن آقایان خاتمی و کروبی به صفوف مردم و اعلام عملی وحدت و یکپارچگی به حل بحران کمک می کند یا فرستادن عده ای چماقدار و قمه و زنجیر بدست برای اجرای استراتژی نصر با رعب؟ آیا حکومت می تواند راه حل را در ترساندن ملت بداند؟ اگر چنین پیروری هنر بود، ما و همه جهانیان، حمله صدام به حلبچه را محکوم نمی کردیم و نمی گفتیم او به مردم کشور خود هم رحم ندارد. فیلمی که اخیرا در مورد حمله به خوابگاه دانشجویان پخش شد نشان می دهد که تا چه اندازه روحیه فرقه گرایی، سبعیت ایجاد می کند.

به نظر کسانی که مشغول ضرب و شتم دانشجویان هستند، فرزندان این ملت از حیوانات هم کم ارزش تر می نماید و فاجعه بارتر اینکه در سطوح مختلف، مسئولین می گویند که نمی دانند حمله کنندگان چه کسانی هستند. این توهینی بدتر به شعور دانشجویان و مردم است. آنچه در این فیلم جالب توجه است این است که در میان همین افراد نیروی انتظامی، کسانی دیده می شوند که دیگران را از ضرب و شتم نهی می کنند. ای کاش نیروی انتظامی و نیروهای امنیتی کشور، اقتدار را نه در سرکوب و ضرب و شتم، بلکه در ایجاد فضای امن برای همه ایراانیان، صرف نظر از طرز فکر و عقایدشان، می دانستند. چه ضرورتی داشت فضای میدان صادقیه با نارنجک فلفلی و شیمیایی آلوده شود؟ همه این روش ها، ما را از راه حل های منطقی دور می کند. تضمین انتخابات آزاد، رقابتی، غیرگزینشی و سالم، کلیدی ترین بخش راه حل هاست. اگر این امر حل نشود، ریزش مشروعیت نظام سرعت خواهد گرفت. جنبش راه سبز باید بطور مکرر و در هر شرایط و مکان، روی انتخابات آزاد، رقابتی و غیرگزینشی تأکید کند. همانطور که آزادی زندانی ها، آزادی رسانه ها و برچیده شدن فضای امنیتی در جای خود بسیار مهم هستند و باید ضرورت این راه حل ها را نه تنها به گوش حاکمیت، بلکه به گوش همه مردم کشورمان برسانیم.

*درباره نسبت گروه های مرجع و جنبش راه سبز حرف و حدیث زیادی وجود دارد. نظر شما چیست؟

– جنبش سبز حرکتی است که از بطن گره های مرجع مهم جامعه ما متولد شده و در ارتباط با این گروه ها هم رشد کرده است. در این زمینه بعنوان مثال به نامه 116 استاد دانشگاه تربیت مدرس اشاره می کنم. این دانشگاه فرزند انقلاب است و بنده هم به عنوان یک عضو کوچک از خدمتگزاران اول انقلاب، در شکل گیری آن نقش داشته ام. همه می دانند که این دانشگاه دوره کارشناسی ندارد و هرم سنی آن نسبت به سایر دانشگاه ها بالا است. در کارکنان و دانشجویان آن، فراوانند کسانی که که در فعالت های اول انقلاب نقش فراوانی داشته اند. 116 تن از اساتید این دانشگاه در کنار بیانیه های مشابه فراوان سایر دانشگاه ها و بیانیه های انجمن های اسلامی و نهادهای دانشگاهی دیگر نشان می دهد تا چه حد حضور جنبش در دانشگاه ها و در میان دانشگاهیان جدی و فراگیر است. بنده می خواهم بگویم همین نسبت را شما در میان پزشکان، معلمان، مهندسین، کارگران، جنبش زنان، ورزشکاران و هنرمندان و دیگر گروه های مرجع می توانید بیابید. یک نگاه ساده و بدون تعصب به جشنواره های دهه فجر نشان خواهد داد که هنرمندان به عنوان قشری به شدت تأثیرگذار کجا ایستاده اند. گفته می شود بعد از انتخابات، نزدیک هزار کلیپ و سرود در مورد جنبش سبز یا حوادث مربوط به آن ساخته شده و تعداد زیادی کاریکاتور، پوستر و نقاشی و سایر تولیدات هنری خلق شده است. چنین تحرکی در تاریخ فرهنگ کشور ما و شاید فرهنگ های جهانی بی نظیر است. بنده ارتباط وثیق جنبش راه سبز با گروه های مرجع را بهترین دلیل برای امید به تحقق خواستهای جنبش در آینده کشورمان می دانم. چرا وقتی میلیون ها دانشجو در سراسر کشور در پشت جنبش سبز است، به آینده امیدوار نباشیم؟

* در مورد روحانیون چطور؟

– در بدنه جنبش، تعداد قابل ملاحظه ای از روحانیون متعهد و آگاه و مبارز حضور دارند. سبزها باید بدانند موضعگیری چند نفر روحانی تندرو و مغرض، نظر همه روحانیت و مراجع نیست. روحانیت اصیل ما هیچگاه مردم را با الفاظ رکیک خطاب نمی کنند یا از قتل و ریختن خون و در محبس کردن بیگناهان حمایت نمی کنند. روحانیت اصیل ما می داند که تهمت و شکنجه و آبروی دیگران را ریختن و تجسس حکمش در اسلام چیست. روحانیون واقعی ما مصالح اسلامی و ملی را از منافع فرقه ای و جناحی تشخیص می دهد و این روحانیون در کنار دانشگاه و متحد با دانشگاهیان هستند و اهمیت این وحدت را می دانند ما روحانیون فعال در جنبش سبز را ذخیره جنبش و پشتوانه بسیار مهم آن می دانیم. حضور آنها در جنبش سبز در شرایطی که از انواع روش ها و وسایل برای متهم کردن راه سبز به بی دینی و وابستگی به بیگانگان استفاده می شود، جنبه حیاتی دارد.

به همین دلیل، به همه کسانی که به امید اینده ای بهتر برای ایران عزیز به جنبش پیوسته اند عرض می کنم که پیوسته مراقب باشیم در دام تبلیغاتی که می خواهد روحانیت کشور را به جنبش بی اعتماد کند نیفتیم. کارناوال روز عاشورای سال 76 و نمایش ها و تمهیدات شبیه آن از یادمان نرود. مخالفان جنبش اگر نه همه، ولی بخشی از آن، به هیچ اصول اخلاقی و دینی پایبند نیستند.

*پیشنهاد شما در مورد مراسم چهارشنبه سوری چیست؟

– مراسم این روز، یادمان جشنواره نور علیه تاریکی است اما علاقمندان به جنبش راه سبز ضمن انکه به نمادها و مراسم ملی و مذهبی دلبستگی دارند، حاضر نیستند که این نوع مراسم ها باعث اذیت و آزار مردم بشود. مخصوصا توجه کنیم که ممکن است مخالفان جنبش بخواهند با برنامه ای که قبلا هم مشابه آن را اجرا کرده اند، جنبش سبز را بدنام کنند. بنده مطمئن هستم که سبزها در هیچ برنامه هنجارشکنانه یا تخریبی که موجب اذیت و ازار مردم بشود شرکت نخواهند کرد. ایجاد انفجار و آتش سوزی با مشی جنبش سبز که تلاش کرده است همواره حرکت هایش مسالمت آمیز و عمیق باشد سازگاری ندارد. سبز بودن به لباس و نماد نیست. سبز بودن به رفتار و اخلاق است. اگر این اصل مهم مورد توجه قرار گیرد و اعضای جنبش یکدیگر را به رعایت آن توصیه کنند، قطعا از آسیب هایی که ممکن است عده ای در لباس جنبش سبز انجام دهند جلوگیری خواهند کرد.

*و نکته آخر؟

– بنده آرزو دارم روزی در کشور شرایطی ایجاد شود که مجموعه پوسترها، نقاشی ها، کلیپ ها و سایر آثار هنری خلق شده یک سال گذشته بدون سانسور به نمایش گذاشته شود و می دانم که انشاء الله با امید و حرکت جنبش سبز، روزی شاهد چنین نمایشگاهی که نشان دهنده شور و شوق ها و دغدغه های ملی ماست، خواهیم بود.


635 پاسخ به “گسترش آگاهی ها استراتژی اصلی جنبش سبز”

  1. ناشناس گفت:

    رئیس جمهور احمدی نژاد محبوب ایران زمین 4 سال پیش وقتی به ریاست جمهوری نائل شده بودی یقین داشتم که تعدادی عناصر نامطلوب برای اینکه شما را خراب نمایند دست به اقداماتی نادرست و آنهم غیرقانونی خواهند زد و اقداماتشان را برای عموم قانونی جلوه خواهند داد .
    آقای رئیس جمهور گناه شما :
    1- بر ملا کردی سوءاستفاده کنندگان از بیت المال
    2- بر ملا کردی رشوه گرفتن کروبی و خاتمی را
    3- بر ملا و شناسایی کردی براندازان نظام را
    4- بر ملا کردی دست مفت خورها
    5- بر ملا کردی طلحه و زبیرها را
    6- بر ملا کردی بهانه جویانی را که لباس عثمان را بهانه کردند
    7- بر ملاکردی فتنه گران و آشوب طلبان را
    8- …..

  2. ناشناس گفت:

    جناب آقای مهندس موسوی خیلی عزیزم، خدمت شما و همه ی کسانی که نگران الوده شدن سبزها به کیش شخصیت و بت سازی هستند می گویم:
    باور کنید که این عشق و علاقه ی مردم به میرحسین از جنس عشق های زمینی نیست.
    باور کنید که خدا محبت میر حسین را در دل های ما انداخته است گرچه شاید شیوه ی ابراز این محبت، زمینی و با واژه های زمینی باشد، اما شک نکنید که « این عشق، خدایی است! »

    چهارشنبه سوری امسال با شرکت نکردن در هیچ مراسمی، نقشه های بدخواهان مردم را نقش بر آب می کنیم و جان مردم بی گناه مان را بازیچه دست عده ای از خدا بی خبر، که به دنبال بدنام کردن جنبش سبز هستند، قرار نمی دهیم….. روزهای بهتری برای جنبش سبز در راه است.

    میر حسین عزیزم، سه شنبه 11 اسفند ماه، قشنگ ترین روز زندگی ماست، تولدت مبارک ، دوستت دارم

    یک چیز دیگه:
    مهندس عزیزم! ماشاالله خیلی جوان تر از سن تون نشون میدین… الهی صد سال دیگه عمر با عزت کنین.

    سبز میرحسینی… از تهران

  3. یک سبز گفت:

    باعت افتخار خواهد بود اگر نظرات بنده را هم قید نمایید

    انگاه که باشعار ” ادب مرد به ز دولت اوست” پای در عرصه رقابتی ناعادلانه
    گذاردید ,غرق در شادی شدم که مردی از سلاله پاکان از تبار ارش , بابک و
    فردوسی در کنار مردم سرزمینی قرار گرفته تا دیگر مورد تمسخر کسی نباشد
    ,کسی که دغدغه ان داشت تا پای در رکاب انسانهای شریف ,ادب وفرهنگ این
    سرزمین را به جایگاه حقیقی ان بازگرداند
    دانستم در صدد است تا فرهنگ را در این دشت بی قرهنگی سبز وجاری سازد
    و این خون جدید در شریان سرزمین ام بود که میرفت همه جا را ابیاری کند
    افسوس که چه شد ,چه خونهای پاک به ناحق ریخته شد , چه ظلمی در حق همراهان
    این حرکت سبز که نرفت تا مانع پای گرفتن فرهنگ پاکیزه گردد
    وسعت ناجوانمردیها وشقاوت ها غیر قابل تصور بود , اما شما بودید که که در
    دل دشواریهای این راه سبز امید رنگ باخته, با کوله باری از تجربه سالهای
    سخت جنگ حیات دوباره در کالبد سرزمین رنجدیده ام دمیدی .سختی های زیادی
    را پشت سر گذاردیم دردناک بود وهست, اما اموختیم بسیاری از پلشتی های
    درونمان را صیقل دهیم تاهر سلیقه ای و تفکری را بربتابیم ,وبه قول شمس
    تبریزی “باید که جمله … تا لایق جانان شویم” و این جانان چه کسی است مگر
    ایران عزیزمان مردمان سبز اندیش ان فرهیختگان وشاعران دیروز وامروز ان که
    طی دوران دست در دست یکدیگر تلاش کردیم تا انچه که کاشتیم استوار بماند.
    و باور کنیم “چو عضوی بدرد اورد روزگار دگر عضوها رانماند قرار”
    نمونه نیک سرشت و پاک کلام سرزمینی هستی که مایه مباهات من است .
    یک سبز.
    تا حالا 3 بار کامنت گذاشتم که خبری ازش نیست.

  4. آرش هوشمند گفت:

    …;
    Iran’s Real Beloved Leader
    Happy Birthday to You & Happy Prophet Mohammad’s (Sbuh&hf) Birthday to You. You announced your great presence on Prophet Mohammad’s (Sbuh&hf) Birthday last year with main slogan to stick to Mohammad’s (Sbuh&hf) original Esslaam, May Allaah Bless you and revive your and your nation right & defeat hypocrite rigging murderers.

  5. حمید گفت:

    سلام
    ماشالله به این همه نظر در عرض 48 ساعت!!
    من چندمی هستم؟

  6. بهرام گفت:

    ای یاران! ای یاران! ای سبزهای ایران
    سنی شیعه مسیحی
    آزاده ی همپیمان
    پیمان به جان می بندیم
    آزاد اگر در بندیم
    جانم فدای یاران
    یاران فدای ایران

    ای دشمن! ای دشمن! ای دشمنِ سردرگُم
    این واپسین پیغام است
    بشنو پیامِ مردم
    سرسبز و سخت هستیم
    با سر تبر شکستیم
    یک جنگل است اینجا
    گر از کمر شکستیم

  7. فرشاد گفت:

    @ايكاش مردم به جاي وقت گذاشتن بري گوش دادن به سازگارا و نوري زاده بيانهها عقلاني موسوي رو مي خواندن

  8. ابي گفت:

    سبز سبزم ريشه دارم
    من درختى استوارم
    سبز سبزم ريشه دارم
    در زمستانم بهارم
    آيا كسى كه روز عاشورا مردم را زير گرفت قوه قضاييه شناسايى كرد؟

  9. ندای سبز گفت:

    درود بر رییس جمهور موسوی

  10. زهرا گفت:

    نمی خوام در این راهی را که با بقیه شروع کردم احساسی بشم ولی از ته دل می گم واقعا مهندس موسوی رو دوست دارم. حاضرم جانمو برایش فدا کنم. وقتی در طول تاریخ داستانهایی رو در باب علاقه و ارادات عداه ای به اشخاصی می خومندم تعجب می کردم که مگر می شود آدم تا به این حد کسی را بخاطر عقیده اش دوست بدارد مثلا از علاقه و ارادت پدر و مادرم و اطرافیانم به امام تعجب می کردم اما امروز خودم هم چنین لحظاتی را تجربه کردم.
    فهیدم اگر انسانی خدایی باشد فطرتهای حقیقت طلب جذب آن خواهند شد. به امید روزی که رخسارتان را از نزدیک ببینیم.
    جناب میرحسین موسوی ، آقای مهدی کروبی در این راه با شما پیمان بستیم و تا آخر با شما خواهیم بود

  11. ناشناس گفت:

    احسنت…..واقعا به وجود شيرمردي مثل تو افتخار ميکنم….اميدوارم خداوند متعال به زودي حق را بر باطل غالب سازد

  12. ناشناس گفت:

    من هم اين جمله رو تاييد مي کنم:
    پیام ویدیویی رییس جمهور محبوب میرحسین موسوی و شیخ شجاع جنبش مهدی کروبی و بانوی سبز جنبش خانم دکتر زهرا رهنورد برای آغاز سال نو باعث تداوم مسالمت آميز جنبش سبز در سال جدید با روحیه ایی بالاتر خواهد شد

  13. آرش گفت:

    با سلام و تشکر ویژه از مسئولان سایت کلمه؛

    یک سوال: با توجه به عبارت
    “ایجاد انفجار و آتش سوزی با مشی جنبش سبز که تلاش کرده است همواره حرکت هایش مسالمت آمیز و عمیق باشد سازگاری ندارد.”
    ، آیا باید برداشت کرد که رییس جمهور منتخب ایران با حضور سبزها در چهارشنبه سوری مخالف است؟!
    یا با توجه به عبارتهای پیش از آن
    ” مراسم این روز، یادمان جشنواره نور علیه تاریکی است اما علاقمندان به جنبش راه سبز ضمن انکه به نمادها و مراسم ملی و مذهبی دلبستگی دارند، حاضر نیستند که این نوع مراسم ها باعث اذیت و آزار مردم بشود.”
    آقای موسوی از ما میخواهد که باشیم، اما هوشیار باشیم تا نتوانند جنبش ما را بدنام کنند؟

    و سوال دوم: چرا موسوی عزیز به حضور خود در 22 بهمن اشاره نکرد و تنها به حضور آقایان خاتمی و کروبی اکتفا کرد؟! اشاره ای، هرچند مختصر، روحیه ما را صد چندان میکند؛ همانطور که وقتی در بیانیه 17م رییس جمهورمان خواندیم:
    “… بنده ابایی ندارم که یکی از شهدایی باشم که مردم بعد از انتخابات در راه مطالبات به حق دینی و ملی خود تقدیم کردند و خون من رنگین تر از آن شهدا نیست.”
    به خود بالیدیم و از انتخاب خود، بیش از پیش مطمئن شدیم و در راه خود، استوارتر از قبل…

    ==================

    یک جسارت: جسارت من را میبخشید؛ اما با توجه به بازتاب گسترده بیانیه ها و گفت و گوهای جنابعالی (در مقایسه با دیگر مطالب ممنوعه البته!) ای کاش جمله ای در مذمت رفتار بی شرمانه حاکمیت با دکتر محمدرضا تاجیک میگفتید، بعنوان نمادی از سبعیت مورد اشارۀ خودتان… هرچند شاید بخاطر اینکه با نام بردن از ایشان یا بقیه نزدیکان و مشاورانتان، سایر اسرای سبز دلگیر میشدند از این مطلب صرفنظر کردید؛ اما مطالب شما در تاریخ خواهند ماند و هر از گاهی سخن گفتن با جزییات میتواند موثر باشد.

    و جسارت دوم: زمانی از خواندن این عبارت به خود بالیدیم:
    “تولد اینجانب نه هفتم مهر كه روز آشنایی با شماست. حتی اگر روز هفتم مهر به دنیا آمده بودم نیز جا نداشت حركت شما به كیش شخصیت آلوده شود. امیدوارم این كلمات مرا صمیمانه و از سر نگرانی و نه یک شكسته‌ نفسی بی‌حقیقت و تعارف‌ گونه تلقی كنید.”
    باز هم پیشاپیش بابت جسارتم عذرخواهی میکنم، اما فکر میکنم تاکید بیش از حد بر روی اینکه جنابعالی رهبر جنبش نیستید، حال آنکه اکثریت قاطع بدنه جنبش شما را رهبر خود میدانند، ناخودآگاه روی روحیه بخشی از ما اثرگذار باشد…

    ==================

    و یک تشکر ویژه: از آقای ابراهیم رها تشکر ویژه ای دارم و از دیگر عزیزان دست به قلم هم تقاضا میکنم که بیش از این، از سلاح مهلک هجو استفاده کنند. اگر بتوانیم مردم را وادار کنیم که به اقتدارگرایان و ادعاهایشان بخندند، بدون خونریزی آنها را شکست خواهیم داد.


    کلمه:
    با تشکر از نقد و نظرتان، شما به دو جمله از اقای موسوی در مورد چهارشنبه سوری اشاره کردید که یکی مربوط به حضور یا عدم حضور آن هم با آن اوصاف در این جشن است و دیگری مربوط به ماهیت این جشن می باشد. در مورد اشاره نکردن ایشان به حضور خود در راهپیمایی هم پاسخ را می توان در روحیه ایشان چنانکه خودتان از سخنانشان گلچین کرده اید پیرامون کیش شخصیت جستجو کرد. و نیز اگر بخواهیم مانند خود شما از عبارات موسوی برای پاسخ به این سوال استفاده کنیم بگوییم: “سبز بودن یعنی «خود» در میان نبودن”…

  14. هستی گفت:

    ریس جمهور عزیزم مثل همیشه حرفهایت زیبا بود بمان بمان استوا که ما همه ایستادهایم

    vvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvv

  15. seyedi گفت:

    راي مرا كه دزديدند، حضور مرا هم در راهپيمايي 22 بهمن دزديدند و اجازه ندادند كه حتي با يك نماد، انتقاد خود را اعلام دارم.
    اين راهپيمايي در فضايي كاملا نظامي برگزار شد واستبداد، هزينه گزافي براي انتقال جمعيت و دزديدن حضور مردم معترض صرف كرد، ولي تنها كساني كه از اين پيروزي ظاهري هيچ لذتي نمي‌برند، خود مجريان مستبد برگزار كننده هستند، همانهايي كه از آگاهي مردم مي‌ترسند.

  16. رضا گفت:

    ما بی شماریم

  17. فرزند ایران گفت:

    سلام رییس جمهور محبوبم- امشب اومدم تولدتونو تبریک بگم و خدا رو شکر کنم که کسی مثل شما رو افرید تا امروز کنار ما باشه و بگم هدیه ام به شما جون ناقابلیه که هر وقت اشاره کنید بی درنگ تقدیمتون میکنم. همین…

  18. جواد گفت:

    بعد از پدر و مادرم فقط به میرحسین اطمینان دارم.

  19. ناصر گفت:

    ای کاش قدر تو را می دانستند ، ای کاش می فهمیدند که تو حتی به عنوان رهبر مخالفان نظامشان از متملقان و چاپلوسانی که بدستانشان ، نه
    به دل بل به طمع بوسه می زنند برایشان بسیار مفید و سود مندتر می باشی .

    موسوی عزیز هر از گاهی ، بدلیل نامردمی حاکمان این دیار دلمان از بغض و کینه لبریز می شود ، از جور و ستمی که بر همنوعانمان روا می دارند ، به خشم میآییم و سر به عصیان برمی داریم ، از اینکه بر دستانمان غل و زنجیر و بر دهانمان مهر نهاده اند سراسر شعله می گردیم و تمنای به آتش کشیدن اغیار می کنیم ، از ریاکاری و دغلبازی این جماعت به تنگ می آییم و به ستیز اندیشه می کنیم ، از کید و لجاجت و تبخترشان از کوره در میرویم و هوای تقابل در سر می پرورانیم و…
    اما به یکباره تو با پیام و سخن نغز از راه می رسی ، متین و با وقار از صفا و صمیمیت می گویی ، از مهر نه فقط برای موافقان آرمان بلندت ّ ، بل برای مخالفان بی رحم و معاندان راه سبز امیدت ، تو می آیی آرام و صبور به دوستدارانت می آموزی که عشق بورزند نه فقط به هم فکر و همرا ه و هم نظر ، بلکه به مردمانی از این بوم و بر که با نگاه ما همراه نیستند ،دوست داری آنانی را بخواهیم که در مقابل خواست های ما تمام قد ایستاده اند ، می آیی به ما بگویی سبز حسادت نمی ورزد ، تمامیت خواه نیست ، اگر همین حاکمیت که در این هشت ماهه جفا ها بر او روا داشته اگر قدمی در مسیر تحقق اعمال حاکمیت خلق بردارد به ضعف متهمش نمی کند که هیچ از بازگتش به دامان ملت مشعوف نیز می شود ، می آیی تا به یادمان آوری که برای بزرگ بودن ، باید سینه ای فراخ ، قلبی رئوف ، رویی گشاده ، فکری بلند ، دستی دراز و توان بخشیدن داشت ، می آیی خویشتن دار و فکور ، راه سبز را با گل کلماتت می آرایی ، با گفتار دلنشینت آراممان می کنی ، امیدوارمان می سازی ، کینه از دلهایمان میزدایی ، به چهره های تکیده از غممان غنچه ی لبخند هدیه می کنی .
    حاکمیت اگر میدانست که تو و تنها تو می توانی دریای مواج و طوفانی دلها را به طمانینه واداری ،ترا به ناحق راس فتنه نمی خواند ، هر چند یقین دارم که بر این به خوبی واقف است ، اما نگاه سرمستان قدرت هیچگاه از درایت برخودار نبوده و نخواهد بود .
    جبران خلیل جبران می فرماید : خدایا به من آرامش ده تا آنچه را نمی توانم تغییر دهم بپذیرم، دلیری ده تا تغییر دهم آنچه را می توانم تغییر دهم ، بینش عطا کن تا فرق این دو را بدانم و فهم ده تا توقع نداشته باشم همه ی مردمان به مانند من فکر کنند .
    به گمانم تو این پند حکیمانه را نه آویزه گوش بلکه ملکه جان کرده ای ، زیرا خلق را خودی و ناخودی نمی کنی ، به افتراق آرا در جنبش سبز و حتی طیف مقابل از صمیم دل ارج می نهی ، کسان را به خاطر عدم همنوایی با خویشتن از کشتی نجات بیرون نمی کنی و از منتقدان خویش سلب صلاحیت نمی نمایی .
    نخست وزیر محبوب امام و رئیس جمهور عزیز ما خدای تعالی دمت را مسیحایی ، کلامت را نافذ ، دلت را دریایی و چشمان سبزت را همچنان خرم بدارد . آمین

  20. علی گفت:

    افتخار می کنیم به حضورت و تا پای جان ایستاده ایم

  21. ناشناس گفت:

    خیلی خوبه که این همه این مصاحبه رو خوندن و نظرات خودشون رو گفتن. می خوام بدونم که این متحجرها با این پدیده دنیای روز چطور میخوان مقابله کنن. اما راه تا دموکراسی هنوز زیاده. به امید ایرانی آزاد

  22. یاحسین میرحسین گفت:

    بی صبرانه منتظر پیام ویدیویی رییس جمهور محبوب و عزیز مان میرحسین موسوی و شیخ شجاع جنبش مهدی کروبی و بانوی سبز و
    اندیشمند ایران دکتر زهرا رهنورد و سید دوست داشتنی محمد خاتمی به مناسبت آغاز سال نو هستیم
    مردم سبز اندیش ایران امسال نوروز شان را با پیام ویدیویی این عزیزان آغاز خواهند کرد نه با صحبتهای آمرانه ی حکومت در آغاز سال نو

  23. r گفت:

    حتی اگر بیرون نیاییم دلمان با شماست
    من خودم برای شما 4 تا فیلم ساختم

  24. ناشناس گفت:

    درود بر پاکی و صداقت و امیدی که از کلمه به کلمه ی سخنان میر عزیز استشمام می شود…

  25. سبز، تویی‌ که سبز میخواهمت گفت:

    اظهار نظرها زیادند. اکثر قریب به اتفاق هم مثبتنند. به روشنی هر چه بیشتر چشمان آنها که نمیتوانند ببینند. مخالفان جنبش سبز بهتر است که خود را متعلق به مردم بدانند، در غیر اینصورت اعضای یک باندند (درست گفتم؟). باندها در نهایت از هم میپاشند، اما مردم هرگز!

  26. الماس گفت:

    خانم حق جو اگر خیلی حق جو هستید یه کمی تاریخ بخونید. منظور ما از نخست وزیر امام کاملا مشخصه. امام همیشه از آقای موسوی در مقابل سنگ اندازیهای بعضیها حمایت میکردن. دیگه خودتون باید تشخیص بدین این افراد چه کسانی بودن.
    درضمن خواهر محترم نظر مخالفم هست . شاید یکی از دلایل کم بودن نظرات مخالف اینه که مخالفان گرامی خوش ندارن بیانیه ها و صحبتهای آقای موسوی رو بخونن. یا شاید دوست ندارن نظر موافقا رو ببینن. به هر حال وضعیت سایت کلمه بهتر از سایتهای اونوریا هست که کلا امکان نظر گذاشتن ندارن. انگار با خودشون هم مشکل دارن.
    دوست من کسی الآن نمیتونه ادعا کنه من حق حقم. ما هم نمیگیم موسوی حقه. اما میدونیم کی باطله. چون خصوصیات باطل مشخصه. خدا به انسان عقل داده که بتونه مرز بین حق و باطل رو تشخیص بده. ما الآن چیزی به عنوان حق کامل نداریم. حق به معنای واقعی فقط وقتی معلوم میشه که امام زمان ظهور کنه. ولی میتونیم بفهمیم کی باطله. کسی که با دین خدا بازی کنه و به مسخرش بگیره و همه جور سوء استفاده ای از دین خدا بکنه باطله. ( در صورتی که دین رو قبول داشته باشید ) ما الان از موسوی حمایت میکنیم چون داریم میبینیم که از حقوق مردم دفاع میکنه مثل خیلیها ریا کاری نداره و دستش به خون مردم آلوده نیست!!!!

  27. عمار گفت:

    خدا با ماست، چون حق با ماست.

    یا حسین، میر حسین

  28. سبزی دیگر گفت:

    باتوجه به سخنان ارزنده اقای موسوی ودر نظرداشتن شرایط حساس کنونی واقعا” ارتقاء اگاهی سیاسی وهمچنین اگاهی از وضعیت پیش رو بهترین عامل تشکل جمعی وپیوند همگانی جنبش سبز است . اما مهمترین جریان اگاه سازی وبسط همگانی ان شناسائی وریشه یابی ویا نشان دادن علت کلیه معضلات اقتصادی ، اجتماعی وسیاسی وطرح ان برای افکار عمومی است . واقعا” انچه در همه زمینه ها برای اکثریت مردم به صورت پرسش بی جواب باقی مانده است : چه باید کردها ی متعددی استکه در همهء زمینه ها پیش رو مطرح اند ! مسائل پیش رو وراه حل های انها ، همواره دو ویژگی عمده دارند . یکی اینکه اولا بوضوح “جزء اهداف جنبش باشند ، مانند : خواست برابری حقوق اقوام مختلف کشور ، که فرضا” در قالب یک حکومت فدرال میتواند قابل تحقق باشد . دیگری طرح همه جانبه مشکلات ومعضلاتی که کلا” از انقلاب 57 تاکنون مطالبات مردم را تشکیل میداده است . مطالباتی که بگونه ای روشن مردم برای تحقق انها انقلاب کردند . مطلباتی که نظام موجود بجای کوشش در پاسخ گوئی به انها ، فرصت ها را ازدست دادو کلا” دنبال واهیات رفت . بهمین خاطر مشکلات گسترش یافتند ومردم رابا کمبودها وسیع مواجه نمود . بنابر این ،جنبش میبایست بموازات بسط اگاهی های سیاسی با بسیج پژوهشگران صاحب نظر، یک یک مشکلات پیش روی به تحلیل کشیده واقشار مختلف جامعه را با این ریشه یابی ها اشنا نماید . مشکلاتی از قبیل : گرانی ، بیکاری ، تداوم فقر ، موانع ساختاری پیشرفت اقتصادی و یادر ماندگی وناکارامدی در بخشهای مختلف اقتصادی اجتماعی ، ممانعت ازمشارکت مردم در تصمیم گیری ها و انواع معضلات و توسعه نیافتگی های دیگر که جامعه در شرایط کنونی با ان مواجه است . بقسمی که در رابطه با هر معضل ومشکل پیش روی جامعه ، جمع بداند علل بوجود امدن مشکل مورد بحث چیست ، این دولت در رابطه با ان چه کرده ؟ و یا قرار است چه سیاستی اتخاذ نماید ؟ وبلاخره موضع جنبش در رابطه با رفع یا تعدیل مشکل مورد بحث کدام است ؟ جنبش هم اکنون بگونه مبرمی به این روشن گری وعلت یابی ها نیاز دارد . باوجود اینگونه روشنگری ها ، انهم بگونه ای مشخص مستدل وارائه را ه کارها ، روز بروز از سردر گمی واما واگرها کاسته شده صفوف جنبش با اگاهی وپیگیری اهداف مشخص وقابل دفاع متشکل ومصمم ترخواهد شد . اقشار مختلف باید بگونه ای ملموس ومشخص ، راه کارهائی که جنبش ارائه میدهد ببینند . در اینصورت خستگی وانفعالی که برخی انرا محتمل میدانند به هیچ وجه مطرح نخواهد بود . به امید پیروزی ایکه با اطمینان کامل در راه است .

  29. سبزی خو کرده به بی رنگی گفت:

    آقای موسوی تولد شما مبارک

  30. حقیقت گفت:

    بسم الله الرحمن الرحیم
    بنام خدا بیاد خدا و برای خدا
    بسم رب الشهداء و الصدیقین

    آقایان موسوی و کروبی انسانهای باشرف و وجدانی هستند که با اخلاص و حقیقت زندگی را سپری می کنند و چون اندیشه اش انسان دوستی و رعایت حقوق انسانها و کرامت و حرمت انسانها و آزادی آنها را مغتنم می شمرند نمی توانند در مقابله اینهمه ظلم و جفایی که به مردم مظلومی وارد می گردد ساکت بنشینند کروبی و موسوی نشان دادند که پیرو حق و حقیقت هستند و هر گز حقیقت را فدای مصلحت نخواهند کرد همانگونه که مردان با شرف و دین دار و خداگونه چنین بوده اند. کروبی و موسوی چگونه با ظلم و ستم و تجاوز و شکنجه و دیکتاتوری سازش کنند درود خدا بر شما که فریاد حق طلبانه اتان در شرایط کنونی نشاندهنده این حقیقت است که انسانهایی که خداگونه زندگی می کنند هر گز راضی و خاموش نخواهند شد چراغ و مشعل مردانی که در طول زندگی با جسارت و شجاعت زندگی کرده اند همیشه راه را برای آیندگان روشن خواهد نمود زندگی و مرگ این مردان زمان و جغرافیا نمی شناسد حرکتی که رهبران آزادی خواه جهان انجام داده اند تا تاریخ و جهانی هست آنها را تحسین می کنند و امروز حرکت و اعمال کروبی و موسوی و دیگر کسانی که در دفاع از حقوق بشر و آزادی گام نهاده اند قابل تحسین است. زندگی افرادی که زیر بار ظلم و ذلت نرفته اند در طول تاریخ جاودانه است. ظالمان بدانند در طول تاریخ جهان با پول و قدرتی که داشته اند خواسته اند اکثر ملتی که دسترسی به اخبار و آگاهی ندارند تا زمانی بی خبر نگاه دارند تا بر گرده آنان سوار شوند و حقیقت را وارونه جلوه دهند. آنچنان که دستگاه حاکمه معاویه بر تمام منابر آن زمان تبلیغ می کرد که مردم می گفتند مگر علی ابن ابیطالب نماز می خواند. زمان امروز نیز دستگاه ظلم می کوشد با خبرهای سانسور شده و یکطرفه چند صباحی دیگر بر گرده این مردم مظلوم سواری بکشد اما پیام مردم آگاه به کسانی که حقیقت را درک نکرده و تابع قدرت و پول و شهوت و ریاست هستند اینست که هر گز نمی توانید در این مسیر مدت طولانی حرکت نمائید چرا که در روی زمین همیشه افراد صالح و شجاع و با شهامت و جسارت قرار داده است تا بساط ظالمین را چینند و اراده و باور آهنین و استوار آنان عاقبت بر سرنیزه و شمشیر و زور و پول پیروز خواهد شد و کروبی و موسوی امروز مصداق همان مردان مبارز هستند.
    آیامی شود دین داشته باشیم ولی در گفتن حقایق کوتاهی کنیم یا سکوت مرگبار داشته باشیم. آیا می شود پیرو اهلبیت ائمه بود ولی با ظلم و ستم و بیداگری و شکنجه سازگار بود و خاموش نشست. آیا می شود انسانی باشیم که شاهد کتک و شکنجه دانشجویان در دل شب باشیم و خفقان و سازگاری داشته باشیم. آیا میتوان پیرو علی بن ابیطالب بود اما از کسانی که به حریم انسانها تجاوز کرده اند طرفداری کنیم . آیا می شود وجدان و شرافت داشت ولی با مادران فرزند از دست داده و پدران داغدار چنین با وقاحت و بی شرمی رفتار کرد. آیا می شود ما را انسان نامید ولی در مقابل بی حرمتی و فحش و هر گونه اعمال شقاوت آمیز نسبت به فرزندانمان اینچنین راضی و خشنود باشیم یا با دستگاه ظالم به مقابل مردم مظلوم برویم. آیا دین داریم که در روز روشن آنچنان دروغ و تهمت را در جامعه ای رواج داده ایم که هر خواستیم بر زندانیان مظلوم و خانواده های آنها وارد ساخته و حق دفاع از مظلومین و زندانیان را از آنها بگیریم. آیا می توان ما را انسان نامید در حالیکه هر روز شاهد رفتار ناجوانمردانه و ظالمانه ای هستیم که هر صحنه آن کافی است انسانی را که ذره ای شرافت و وجدان داشته باشد بیدار نموده و علیه این رفتار عکس العمل نشاند دهد.
    آیا ما مسلمانیم در حالیکه می بینیم که دستگاه حکومت ظلم تمام رسانه های یک ملت را دزدیده و قاطبه ملت را از آگاهی به اخبار درست و حقیقت منع می کند و ما خاموش باشیم. هر روز امتحانی است برای تک به تک انسانها و علماء و کسانی که توانایی دارند و همه مردم وظیفه همگان است که آگاهی و نور را زیاد نمائیم تا ظالمین با بودن نور از بین بروند. کروبی با آگاهی و شجاعتی که نشان داده است پیروزی حقیقت طلبان را حتمی می نماید حقیقت همیشه پیروز است . خوبی و نیکی و درستی و راستی همیشه پیروز است اگر چه همیشه در راست گفتن دردسر ومشکلاتی هست اما وجدان آرام و روشن کردن این حقیقت است که ما را مشتاق و متحمل هر نوع سختی در این مسیر باشد آماده می سازد. کسی که در دفاع از حقوق و حرمت و شرف انسانها حرکت کرده است هر روزش پیروزی است . لحظه به لحظه زندگی اش جشن و سرور است. کسی که با راستی زندگی می کند حیات و ممات او هر دو زندگی است. مرگی وجود ندارد برای او. مرگ و نیستی برای اشخاصی است که با ستم و دروغ و ظلم و تقلب تلاش می کنند تا چراغها زندگی انسانها را خاموش کنند و بر تاریکی بیفزایند آنان مرده اند و کسانی که خاموش نشسته اند اصلا زندگی نکرده اند که روزی بمیرند آنان که در مقابل ستم و تجاوز و شکنجه انسانها سکوت می کنند در واقع همیشه مرده بوده اند همین در این دنیا مرده اند هم در آخرت زیرا قرآن می فرماید کسانی که در این دنیا کورند در آن دنیا نیز کورند. آری این واقعیت است کسانی که دستگاه ستم پیشه و ظلم سازش کرده و تائید ظالمین را می کنند آنان مردگانی هستند مرده تر از اموات قبرستان. حداقل مردگان قبرستان را کسی انتظاری از آنها ندارد اما زندگان مرده ای که در بین انسانها زنده هستند و خاموشند و نفس مرگ را لحظه به لحظه تنفس می کنند آنان مایه شرمساری دیگر آدمیان هستند. خدایا را در زندگی از زنده گان قرار ده. و کروبی مرد زنده ای است اگر باشد که پیام و ندایش و فریادش علیه ظلم و بی حرمتی و دفاع از مظلومین زمان و جغرافیا نمی شناسد و اگر روزی نیز حتی نباشد باز هم چون مردان تاریخ اسلام و آزادگان جهان پیام و ندایش و اعمالش چراغ راه انسانهای آزاد اندیش خواهد بود. حسین بن علی زنده است حتی اگر میان ما نباشد مرده آنانی هستند که هنوز پس از 1400 سال بر ظلم و ستم و تجاوز و شکنجه پافشاری میکنند و ده نفرشان زنی محجبه و اسلامی را دوره کرده و به حریم انسانی معنوی او تجاوز نموده و افتخار می کنند که فتح الفتوح کرده اند. بر دانشجویان بی پناه این مملکت در دل شب یورش وحشیانه برده و آنان را هم چون خاندان امام حسین به اسیری می گیرند. همان اعمالی که یزدیان حداقل در جنگ با خانواده حسین بن علی کردند ولی اینها آن شرف و وجدان را نیز ندارند و در دل شب جوانان بی سلاح و بی پناه ملتی را با اعمالی که روی مغول و چنگیز و تاتار را سفید کرده است انجام دادند حداقل چنگیز و مغول و تاتار علیه ملت خود عمل وحشیانه ای مرتکب نشدند. اخبار وحشتناک حمله وحشیانه به دانشجویان مظلوم و خداجوی ملت عزیز ایران مهر رسوایی بر حاکمان ستمگر زده است که تا قیام قیامت که زندگی هست جز رسوایی و فریاد مظلوم بر علیه ظالم تا عرش آسمان بالا خواهد رفت. خداوند ما را بیدار کند که در زمان زندگی کنیم و با چشمانی باز که حقایق را درک کنیم.
    والسلام

  31. 1389 سالی پر از امید گفت:

    پیام ویدیویی رییس جمهور محبوب میرحسین موسوی “مهدی کروبی دلیر مرد جنبش و بانوی سبز اندیش دکتر زهرا رهنورد به مناسبت آغاز سال 1389 برای شروعی شورانگیز و نشاط آور بسیار بسیار مناسب است و نوید بخش سالی پر از امید و پیروزی برای جنبش سبزاست

  32. سال 1389 پر از امید گفت:

    پیام ویدیویی رییس جمهور محبوب میرحسین موسوی “مهدی کروبی دلیر مرد جنبش و بانوی سبز اندیش دکتر زهرا رهنورد به مناسبت آغاز سال 1389 برای شروعی شورانگیز و نشاط آور بسیار بسیار مناسب است و نوید بخش سالی پر از امید و پیروزی برای جنبش سبزاست

  33. مجید گفت:

    درود بر موسوی

    “تضمین انتخابات آزاد، رقابتی، غیرگزینشی و سالم، کلیدی ترین بخش راه حل هاست. اگر این امر حل نشود، ریزش مشروعیت نظام سرعت خواهد گرفت. جنبش راه سبز باید بطور مکرر و در هر شرایط و مکان، روی انتخابات آزاد، رقابتی و غیرگزینشی تأکید کند. همانطور که آزادی زندانی ها، آزادی رسانه ها و برچیده شدن فضای امنیتی در جای خود بسیار مهم هستند و باید ضرورت این راه حل ها را نه تنها به گوش حاکمیت، بلکه به گوش همه مردم کشورمان برسانیم. ”

    ” زمینه هر تغییر اساسی در جهت اصلاح گری، گسترش آگاهی است. بدون آگاهی گسترده در سطح جامعه، امکان تغییر وجود ندارد. افشاندن بذر آگاهی و گسترش آن به همه اقشار و همه نقاط کشور، تنها از طریق حضور خیابانی فراهم نمی آید، گرچه اجتماعات، حق مردم و یکی از امکانات آنها برای نیل به اهداف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آنهاست. مهم آن است که در چهارچوب «هر شهروند، یک رسانه»، هر علاقمند به جنبش سبز، راهی برای گسترش این آگاهی و تعمیق آن در میان همه اقشار و بویژه در اقشار مستضعف جامعه پیدا کند. گسترش اگاهی ها، استراتژی اصلی جنبش است .”

  34. یا حسین گفت:

    اقای موسوی بهترین وروشن ترین روزهای زندگیم روزهایی بود که باشما بیشتر اشنا شدم امیدوارم روزی از نزدیک در کنارت باشیم وصدایت را بشنویم .همیشه دوست داشتم دردودلم را برای شما وخانم دکتر رهنورد بگویم اوقاتی می رسد که از گرفتاریهای نسل جوانمان می رنجم .برای مظلومیت مظلومان وزندانیان می گریم در ان لحظات بعد از خدا به دنبال رهنمودی از شما ویا صحبتی ازشما جهت تسکین دلم هستم.امیدوارم ان اصلاحی که مد نظرشما ویارانتان هست هرچه زودتر به یاری امام زمان محقق شود وبهار ایرانیان فرارسد

  35. غوغاي عشقبازان گفت:

    رييس جمهور محبوب، مير حسين عزيز:
    چون سرو سبز و استوار در كنار تو ايستاده ايم.

    يكبار ديگر اي عشق، مشت مرا گره كن
    تا در قفس بخوانم، يا مرگ يا رهايي

  36. یلدا گفت:

    درود بر جنبش سبز مردمی.حق پیروز است،پس ما سبزها پیروزیم.

  37. مجتبي گفت:

    قبل از نوشتن ميدونم كه نظر من رو قرار نمي ديد ولي:
    يه كم اگه واقع بين باشيم، حرف هاي اين آدم رو كه روزي در راس اين مملكت بود و الان چون به قدرت نرسيده، به اين انتخابات انگ تقلب زده رو باور نمي كنيم. اين يارو كه اغتشاشگراي روز عاشورا رو “خداجو” مي خونه اگه امام زمان (عج) هم ظهور كنه، جلوي حضرت هم مي ايسته هر چند امثال موسوي (منافق و خائن ) زياد هستند و رقمي هم نيستند و اين ماييم كه اونا رو گنده كرديم.
    قيامت مشخص ميشه اي كسي كه خيانت كردي به اين انقلاب و نظام و خون شهدا

  38. آیدین گفت:

    واقعا لذت می برم از اندیشه و ادبیات ایشون
    شما فقط بشینید و مقایسه کنید بین ادبیات رئیس جمهور موسوی و رئیس جمهور دولت نهم که می گفت یه کلمه از مادر عروس!!!

  39. ناشناس گفت:

    سلام و درود به روح ملکوتی امام عزیز و بهشتی بزرگ بابت یادگاری که برای نسل ما از خود به ارث گذاشتند
    آقای موسوی بدانند که ما همواره در کنار ایشان خواهیم ماند.

  40. * گفت:

    vvvvvvvvvvvvvvvvvvv رئيس جمهور عزيزم تولدت مبارك vvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvv

  41. ناشناس گفت:

    در جواب کسانی که می گویند سبزها بیشمارند باید گفت : اصلا این شعار را ندهید که مردم در روز 22 بهمن و 9 دی 88 نشان دادند که سبزها کم شمارند و شماری از آنها باقی نمانده است .
    سبز فقط سبز علی رهبر فقط سیدعلی

  42. حسین گفت:

    تا آخرین قطره خونم برای آزادی کشورم و احیای حق خونهای به نا حق رخته شده مبارزه خواهم کرد.

    یا حسین، میرحسین

  43. علی گفت:

    راه تنها مبارزه اطلاع رسانی به اقشار محروم و فرودست جامعه است که متاسفانه توسط ایادی فریب می خورند. این که در آینده چه بلایی بر سر آنان می آید با این واردات میوه, غذاهای و فراورده شده در چین و لباسهای زننده و شعارهای تو خالی دفاع از اسلام با قرایتی خاص
    تو در نماز عشق چه خواندی/ که سالها بالای دار رفتی و از مرده ات هنوز/ این شحنه های پیر پرهیز می کنند/ خاکستر ترا / باد سحرگهان/ هر جا که برد / مردی زخاک رویید / نامت هنوز ورد زبانهاست/

  44. ناشناس گفت:

    این جریان نماد جریانی است که در سال های دور کاخی که پهلوی ها برای جوانان ساخته بودند رها کردند و راهشان را عوض می کردند و برای اینکه ارشاد حسینی بشوند به مجلس کسی می رفتند که سعی می کرد شریعت را آن طور که علی می خواست برای نسل جوان بیان کند .بی آنکه کسی به آنها سهمیه بدهد فرصت استخدامی برایش در فلان وزارت خانه ایجاد کندو… این جریان همواره متهم بود . از طرف غرب گرایان و شرق گرایان به املیسم و از طرف متحجرین به بی دینی و لاابالی گری. سرانجام خطاب به پدران ومادرانشان به آهستگی فریاد دردآلودی زدند که آری پدر مادر ما متهمیم. ما متهمیم چون می پرسیم ما متهمیم چون سخن می گوییم مامتهمیم چون دلیل می خواهیم ما متهمیم چون می خوانیم ما متهمیم چون فکر می کنیم. ما متهمیم چون می فهمیم و شاید تلاش می کنیم بفهمیم .

  45. ناشناس گفت:

    خدای مردی موسوی کم کم به حقانیتت پی میبرم من دوستار ادب ومتانت تو هستم

  46. ssd گفت:

    واقعا خجالت بکشید
    تا کی می خواهید مردم را فقط از پنجره خونه ی خودتون ببینید
    هنوز هم بری بازگشت دیر نیست

  47. ناشناس گفت:

    دوستان
    تاکید مهندس موسوی بر رهبر نبودن خود باعث شد تا ملت روی پای خود بایستد وابسته نباشد و به خود متکی شود و آرام نگیرد و این یکی از بزرگترین دستاوردهای این جنبش است که باید قدر دانست و مطابق خواست مهندس موسوی این اتکا به خود را افزایش داد نمایاندن این مساله اگر چه زمان زیادی برد اما جنبش را به پختگی رساند.
    اما مهندس موسوی هر گاه که احساس کنند ما راه درست رسیدن به هدف را گم کرده یا از آن منحرف شده ایم یا هر کجا که نظر موثر و بهتری داشته باشند مانند یک راهنما برایمان می گویند و ما نیز باید در کلمه کلمه سخنان ایشان تامل کنیم چرا که فهمیده ایم راهنمایی های ایشان همواره مفید ترین بوده است همان زمان که خواستند تا با هویت واقعی خود به صحنه بیاییم اما توجه کافی نکردیم.

  48. مجید توکلی گفت:

    جنبش زندگی ج اری مردم ایران است
    این مردم نیستند که می جنگند بلکه دشمن در وحشت و تکا÷و است

  49. ناشناس گفت:

    ياران سبز!
    اينكه در اين صفحات كامنت مي گذاريم خيلي خوبه و روحيه بخش براي هر خواننده اي ولي از آگاه كردن قشر نا آگاه كه كم هم نيستند غافل نشويم. فراموش نكنيم كه مهمترين استراتژي جنبش سبز در اين مقطع همانطور كه ميرحسين عزيز به درستي گفتند گسترش آگاهي و اخبار صحيح است. تلاش و برنامه ريزي در اين راستا بسيار پر اهميت است.
    حتما بايد نگران از اين باشيم كه در اين مسير خطير اسير خشم و خشونت هموطناني شويم كه “با صداقت” ولي بي اطلاع يا با اطلاعات غلط و گمراه كننده اي كه با همه امكانات حكومتي به خوردشان داده شده و مي شود ما را دشمن خود مي پندارند.
    شما را به خدا اين موضوع را جدي بگيريد!
    تصور نكنيد اگر غالب كسانيكه در اين سايت كامنت مي گذارند مطلع هستند پس همه مردم مطلعند.
    كافيست كمي بررسي كنيد ببينيد چند درصد از مردم به اين سايت و يا سايت هاي مشابه مراجعه مي كنند و يا بهتر بگويم امكان مراجعه دارند؟ اين مسئله در مورد روزنامه ها نيز صادق است. روزنامه اعتماد به قيمت 500 تومان به فروش مي رسيد در حاليكه روزنامه ايران 50 يا 100 تومان (ببخشيد چون مدتهاست نخريده ام دقيقا نميدانم ولي شك ندارم كه با پول بيت المال و با حداكثر يارانه تهيه و توزيع مي شود). روزنامه كيهان و ايران را در هرجايي مي توان يافت حتي در زمان شيشه پاك كردن! ولي روزنامه هاي منتقد چطور؟ در شهرستانها حتي گاهي در روزنامه فروشي هاي اصلي هم اين روزنامه ها يافت نمي شوند!
    خيلي از مردم روزنامه نمي خرند و نمي خوانند و به ناچار منبع خبري آنها “صدا و سيماي دروغ” است. برخي هم كه روزنامه مي خرند به دليل مسائل اقتصادي ترجيح ميدهند روزنامه هاي ارزانتر را بخرند. عده زيادي هم كه در ادارات كارخانجات و ارگانهاي دولتي و نيمه دولتي به ناچار روزنامه هاي حكومتي را مي خوانند. عده زيادي از مردم عوام در مخيله شان هم نمي گنجد كه روزنامه ها به اين راحتي و بدون ترس از هيچ مرجعي دروغ بنويسند و اتهام سازي كنند!
    نگراني استفاده از شبكه هاي خبري فارسي زبان خارج از كشور نيز كمتر از استفاده از “صدا و سيماي دروغ” نيست مگر آنكه بيننده و شنونده ضمن اينكه خبرها را مي شنود در تحليلها فراموش نكند كه اين اخبار توسط شبكه هايي منتشر مي شود كه با حمايت دولتهاي آمريكا و انگليس راه اندازي شده اند وفقط از آن به عنوان منبعي براي دسترسي به برخي اخبار استفاده كند. البته انصافا اين نكته را نمي توان انكار نمود كه از برخي جهات اين دو شبكه در مقايسه با “صدا و سيماي دروغ” رو سفيدند.
    من و شما مي دانيم صدا و سيما در باب مسائل سياسي و مرتبط با آن دروغ مي گويد و براي برنامه سازيهايش سناريوهاي مدون و از پيش تعيين شده دارد تا افكار را جهت دهد ولي عده زيادي از مردم كه سرشان در زندگي پر دغدغه امروزيست نا خواسته اسير اين خبر سازيها و سناريوها مي شوند و باورشان نمي شود كسانيكه مدام دم از ارزشها مي زنند اينقدر ضد ارزش عمل كنند!
    نبايد ايران و ايراني را فقط در تهران تصور كرد. خوب ميدانيم كه اگر فقط قرار بر (به قول آقاي خامنه اي: ) قشون كشي خياباني براي تعيين وزن دو طرف باشد و روز مشخصي به اين منظور مشخص شود حكومت همه امكانات مورد نياز براي قشون كشي از سراسر ايران را براي آن روز مشخص دارد. ايراني هم ايرانيست از هرجاي ايران كه آمده باشد. نميتوان به حكم اينكه حكومت از شهر هاي ديگر جمعيت آورده گفت كه اينها مردم به حساب نمي آيند.
    بايد فكر كرد كه چرا در تهران و شهرهاي بزرگ ياران سبز بيشترند؟ و چرا در شهر هاي كوچك و روستاها اين نسبت كمتر مي شود؟ همه خوب مي دانيم كه اين جز به خاطر آگاهي بيشتر مردم در شهرهاي بزرگتر نيست.
    پس اي ياران سبز بدانيد كه “آگاهي” حكم حرارتي را دارد كه اين كوه يخي (استبداد و ديكتاتوري حكومت) را ذوب خواهد كرد. من مخالف اظهار وجود و اعتراض در فرصتهاي مقتضي در خيابان نيستم. ولي معتقدم نرم ترين و كم هزينه ترين راه براي آب كردن اين كوه يخي “آگاهي رساني” است. ما بيشماريم و اين يعني بيشمار “رسانه”. ديكتاتور پيشگان مي توانند روزنامه ها را توقيف كنند ولي نمي توانند ما بيشماران را توقيف كنند.
    مطمئن باشيد كه تفاوت اصلي ما با بسياري از هموطنانمان كه در حال حاضر طرفدار جنبش سبز نيستند تفاوت در ميزان آگاهي صحيح است. پس درمان اين درد نيز در “آگاهي رساني” است.
    بسياري از مردم ما هنوز معني واژه “جمهوريت”را نمي دانند. بسياري از مردم ما با وجود اينكه “تلوزيون دروغ” ما گاه و بيگاه تصاوير معترضان اندك و كم شمار به سياستهاي كشورهاي غربي را در چتر حفاظتي ماموران پليس آن كشورها نشان مي دهد ولي هنوز اين حق را براي خود (مردم ما) قائل نيستند كه ما هم حق داريم و مي توانيم معترض باشيم. و خيلي راحت مي گويند وقتي عده اي در خيابان جمع ميشوند و اعتراض مي كنند طبيعيست كه پليس با آنها برخورد كند. بسياري از مردم ما حكومت را جدا از مردم مي دانند و هنوز نمي دانند كه اگر مردم نباشند حكومتي نخواهد بود و حكمت وجود حكومت براي خدمت رسانيست و اين مردمند كه حكومتي تشكيل داده اند و اختياراتي به آنها تفويض كرده اند تا زندگي را براي آنها تسهيل كنند. بسياري از مردم ما نمي دانند كه مسولان ما از ما مردم حقوق مي گيرند كه به امور ما رسيدگي كنند. اين ما مردم هستيم كه بخشي از حق خود از اين كشور را به عنوان بيت المال در اختيار مسولاني كه خود انتخاب مي كنيم مي گذاريم تا جامعه را اداره كنند. اين ما مردم هستيم كه تشخيص مي دهيم چه كسي بهتر مي تواند از پس خواسته هاي ما برآيد. بسياري از مردم ما تفاوت اعتراض با دشمني را نمي دانند و اينها همه ناشي از نا آگاهي و يا آگاهي غلط و جهت دار القا شده به آنهاست. عده زيادي از مردم ما كه اتفاقا بيشتر از قشر مستضعف جامعه هستند نمي دانند كه صدا و سيما مال آنهاست و با پول بيت المالي كه متعلق به آنهاست اداره مي شود و بايد به آنچه مردم مي خواهند بپردازد نه آنكه هرچه خود صلاح مي داند و براي تثبيت حكومت خود لازم ميداند در مغز آنها فرو كند و مردم ناچار باشند براي كسب خبر هاي مملكت خود كه جزئ كمترين حقوقشان است هزينه اضافي (خريد ديش و ماهواره) متحمل شده و ظاهرا عمل غير قانوني (خريد ديش و ماهواره) مرتكب شوند!!
    بايد ما و همه كسانيكه آگاهي دارند بدانيم تا زمانيكه زحمت آگاه كردن هموطنانمان را بخود ندهيم بايد نگران باشيم كه همانها به اشتباه براي ما رئيس جمهور تعيين كنند. به اشتباه از استبداد حمايت كنند و به اشتباه آب در آسياب كساني بريزند كه حقوق آنها را ناديده مي گيرند و عقب نگهشان مي دارند فقط و فقط به اين منظور كه به حكومتشان عمر بيشتري بدهند. همينكه خود آگاه شويم كافي نيست. آگاه شدن در ميان يك جمع نا آگاه آغاز رنج كشيدن است و اين رنج وقتي به پايان مي رسد كه ديگران را نيز آگاه كنيم.
    ( اطلاع رساني “بي منت” “بي توقع” “بي اصرار بر پذيرش نظر شخصي ما” و “با احترام بر قدرت تحليل و تشخيص طرف مقابل” )

    ببخشيد كه طولاني شد.

  50. ناشناس گفت:

    شرم تان باد ای خداوندان قدرت بس کنید
    بس کنید از اینهمه ظلم و قساوت بس کنید
    ای نگهبانان آزادی
    نگهداران صلح
    ای جهان را لطف تان تا قعر دوزخ رهنمون
    سرب داغ است اینکه می بارید بر دلهای مردم، سرب داغ
    موج خون است این که می رانید بر آن کشتی خودکامگی را، موج خون
    گر نه کورید و نه کر،
    گر مسلسل های تان یک لحظه ساکت می شوند،
    بشنوید و بنگرید…
    بشنوید این وای مادرهای جان ‌آزرده است کاندرین شبهای وحشت سوگواری می کنند
    بشنوید این بانگ فرزندان مادر مرده است کز ستم های شما هر گوشه زاری می کنند
    بنگرید این کشتزاران را که مزدوران تان،روز و شب با خون مردم آبیاری می کنند
    بنگریداین خلق عالم را که دندان بر جگر، بیدادتان را بردباری می کنند
    دست ها از دست تان ای سنگ چشمان بر خداست
    گر چه می دانم آنچه بیداری ندارد، خواب مرگ بی گناهان است و وجدان شماست
    با تمام اشک هایم باز نومیدانه خواهش می کنم
    بس کنید بس کنید
    فکر مادرهای دلواپس کنید
    رحم بر این غنچه های نازک نورس کنید
    بس کنید !