شلاق و زندان؛ مجازات صراحت بیان محمد نوری زاد
چکیده :برگرفته از متن حکم: متهم در دادگاه نیز، ضمن پافشاری بر صحت کردار مجرمانهی خود، تمامی اعمال خود را انتقاد سازنده دانسته است. البته دادگاه از سن و سال متهم توقع تعادل داشته ولیکن در این سن و سال به جهت عدم موفقیت کاندیدای موردنظر وی اینچنین دچار توهمات سنین جوانی شود که نتواند خود را کنترل کرده و مطالبی که حداقل در ظاهر انتقاد است، به بیانی دور از کینه و بغض بیان کند، خیلی جای تامل دارد و در کلمات و ادبیات دشمنان دیرین و نشانه دار نیز این مقدار هتاکی وجود ندارد. متهم درعین حال خود را دوست و همدم با رهبر معرفی کرده که به نظر میرسد با وجود چنین دوستی برای تخریب شخصیت مقامات کشوری نیازی به دشمن...

کلمه: حکم محمد نوری زاد صبح امروز در شعبه ی 26 دادگاه انقلاب اسلامی از طرف قاضی پیرعباسی به وکیل نوری زاد آقای علیزاده طباطبایی ابلاغ شد. به گزارش خبرنگار “کلمه” در این حکم محمد نوری زاد به سه و نیم سال زندان همراه با پنجاه ضربه شلاق محکوم شده است . متهم بیست روز مهلت دارد تا به این حکم اعتراض کند.
محمد نوری زاد به دلیل سه نامه به رهبری و مقاله ای در نقد سخنان جناحی رییس قوه قضایه 120 روز پیش بازداشت شده است که 70 روز آن را در انفرادی بوده. وی در حال حاضر در بند 240 و در یک سلول سه نفره اسیر است . نوری زاد صد و شش روز گذشته را در اعتراض به بازداشت غیر قانونی و برخورد توهین آمیز بازجوها روزه سیاسی گرفته است.
متن حکم دادگاه بدوی نوری زاد حاوی نکات بدیع و عجیبی است به طوری که اگر مخاطب ندانسته با این متن حقوقی مواجه شود آن را با سرمقاله روزنامه کیهان اشتباه می گیرد. نکته عجیب این حکم توهین به محمد نوری زاد در متن یک سند حقوقی و متوهم خواندن وی و نیز نیت خوانی و سوء برداشت از نامه های دلسوزانه وی است . به طوری که در حکم آمده، علت این نامه ها این بوده است که کاندیدای مورد نظرش اعتماد عمومی را جلب نکرده است!
به گزارش “کلمه”متن حکم دادگاه بدوی محمد نوری زاد به شرح زیر است:
محمد نوریزاد متهم است به: فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و توهین به مقام معظم رهبری، رئیس جمهور، رئیس قوه قضائیه و آقای علمالهدی امام جمعهی مشهد که ایشان شخصاً شاکی بوده و شکوائیه ضمیمهی پرونده است. متهم در دادگاه نیز، ضمن پافشاری بر صحت کردار مجرمانهی خود، تمامی اعمال خود را انتقاد سازنده دانسته است. دادگاه، نظر به اینکه در هیچ آئینی، توهین، انتقاد سازنده محسوب نمیشود و هیچ عرفی اهانت را انتقاد و دلسوزی نمیداند و نظر بهاینکه رفتار متهم، هیچ سنخیتی با انتقاد و خیرخواهی نداشته بلکه با ظرافتهای مکتسبه از وادی هنر به نحو مقتضی به هتک حیثیت افراد و در برخی موارد همهی ملت پرداختهاست. و متهم چون کاندیدای منظور نظرش نتوانسته اعتماد مردم را جلب کند، توهینهای زیادی به مردم نیز کردهاست. محتوای چهارصد و اندی پرونده که مجموع مصاحبهها و نامههای متهم میباشد، که شان قلم مانع نقل آن است. ممکن است این الفاظ در محیطی دارای قبح و زشتی کمتری باشد اما نسبت به شخصیتهایی که متهم آن الفاظ را بهکار برده، بسیار وقیح است. البته دادگاه از سن و سال متهم توقع تعادل داشته ولیکن در این سن و سال(58 سالگی) به جهت عدم موفقیت کاندیدای موردنظر وی اینچنین دچار توهمات سنین جوانی شود که نتواند خود را کنترل کرده و مطالبی که حداقل در ظاهر انتقاد است، به بیانی دور از کینه و بغض بیان کند، خیلی جای تامل دارد و در کلمات و ادبیات دشمنان دیرین و نشانه دار نیز این مقدار هتاکی وجود ندارد.
متهم درعین حال خود را دوست و همدم با رهبر معرفی کرده که به نظر میرسد با وجود چنین دوستی برای تخریب شخصیت مقامات کشوری نیازی به دشمن نیست.
درهرصورت، دادگاه اتهامات را وارد دانسته و باتوجه به عدم تنبه متهم با استناد به مواد 500 و 514 و 609 و 608 حکم به محکومیت متهم به:
1-تحمل یک سال حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت قبلی به جهت فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و تخریب چهرهی سیسالهی نظام اسلام
2-دو سال حبس تعزیری بهجهت توهین به مقام معظم رهبری
3-نود و یک روز حبس بهجهت توهین به رئیسجمهور
4- نود و یک روز حبس بهجهت توهین به رئیس قوه قضائیه
5-پنجاه ضربه شلاق بهجهت توهین به حضرت آیتالله علمالهدی، امامجمعهی مشهد و نمایندهی مردم در مجلس خبرگان رهبری
صادر و اعلام میگردد.
این رای ظرف بیست روز پس از ابلاغ، قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدید نظر استان تهران میباشد.
رئیس شعبه 26 دادگاه انقلاب اسلامی و دادرس علیالبدل محاکم عمومی تهران؛ پیرعباسی
sedaye paye estebdad goshe iranian ra be dard miavarad
به نظر میرسه شریعتمداری متنش رو تهیه کرده.
متاسفم شدید. بیشتر از همه زندانیان نگران آقای نوریزاد هستم. ننگ بر ستمگران زمانه
بابا شما یه مشت متوهمید ! خدا شفا بده اگه هم نداد نداد دیگه!!! یه چند مدتی خوش باشین.
شما هنوز هم تو توهم فتنه سبزید ، ادعاتون هم میشه که دنبال استقلال و آزادی این مملکتید! فارغ از اینکه بوی گند افتضاحات شما رو هم واشنگتن حس کرده و دیگه ازتون نا امید شده روزی صد تا هم تحلیل و مقاله می نویسن که علطت کردن از شما حمایت کردن!
شما هم یه چند صباحی نفس بکشید تا بعدش هم خدا بزرگه شاید اراده کرد زمین رو از شر شما نجات داد آقایون و خانومای وطن دوست(آمریکایی).
اگه شهامت دارین اینو خذف نکنین.
زنده باد
میخانه اگر ساقی و صاحب نظری داشت
میخواری و مستی ، ره و رسم دگری داشت
کاش آن شلاق را من می خوردم . می گویند نصیبه صحابه پیامبر ص ، در واقعه احد ضربه شمشیری از مشرکین خورد تا پایان عمر آن را به مردم نشان می داد و افتخار می کرد . نوری زاد جای آن ضربات تازیانه را نشان افتخاری بداند … چون منافقین از کفار بدترند !
علی آقا هم شهامت داریم مطلبت رو بخوانیم و هم شهامت داریم روی سیاه تو را بعدها که….ببینیم ! . روز تو هم در راهه !
سلام بر زندانیان سیاسی مظلوم اما محبوب و قهرمان
الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم
این جمله خیلی مهم است لطفا توجه کنید
هیچ گاه نوشته های همیشه استادم نوری زاد را فراموش نمی کنم: در وبلاگشان ،همیشه نوشته هایی سراسر آرزو می نوشت؛ به جای طرح و محاسبه و مهندسی های سیاسی و برنامه های اجتماعی، گویا درد اصلی ما را فهمیده بود. برای ما که محروم از نیکی ها و برادری هاییم ، شهر فرنگی آورده بود تا از دریچه ی نوشته هاش ،«رحمت الهی» را ببینیم . تکیه کلامش این بود:«تجسم کنید…» و با این واژه ی جادویی ما را به گذشته و آینده،زمان صدر اسلام و حضرت علی و مالک اشترها و چشم اندازهایی فراتر از سند چشم انداز که در آن مردم دیگر مقلد در فروع دین نبودند، می برد .می گفت:ببینید چقدر قشنگ است…
دیدم یکی از جرمهای استادمان ، توهمات سنین جوانی داشتن است.گویا جوانی و پرشور بودن جرمی است که باید با تعادل و پیری از آن احتراز کرد.اگر چنین است به حق او را مجازات کرده اند؛چرا که چیزی که در استادمان نیست همان صلب و جمود پیری است و آنچه در خط خط نوشته هایش موج می زند،آرزو و زیبایی و امید و انعطاف و اصلاح در راههاست .اگر آینه ی جادویی باشد که بگوید چه کس جوانترین است،بیشک استاد ما نوری زاد از زمره ی آن نوادر است زیرا آنان که رویایی دارند، همیشه جوان و روئین تن می مانند. سرخپوستی در زیر شکنجه ی اشغالگران سفید پوست گفته بود:«نمی توانید آزارم دهید،نه دیگر نمی توانید آزار کنید کسی را که رویاهایی چون من داشته است…»
خدایا ماو کشورمان را از شر منافقان و فتنه گران داخلی و خارجی نجات بده!!!!!!!!
خدایا ماو کشورمان را از شر منافقان و فتنه گران داخلی و خارجی نجات بده!!!!!!!!
یاد می آورم ابوذر را وقتی به تبعیدگاه می رفت. عثمان همه را از همراهی او منع کرده بود. اما علی با او همراه شد و تا تبعیدگاه با او رفت. نوری زاد هم به خلوتی می رود که کم از ربذه نیست. خشک از بی عدالتی و داغ از کینه عثمانیان! خوشا به حالش! بسیاری بدنبال طمعی بودند و گرفتار شدند اما او فقط برای خدا حرف زد و حرف آخر را زد. تا گواهی باشد بر پوستین وارونه ای که عده ای بر تن اسلام کرده اند!!
اگر به معصومین توهین میشد آنها بزرگوارانه طرف را می بخشیدند ویا برای او دعا میکردند ،اگر واقعا توهین میشد!!
و آنها می فرمودند عیب ما را بگویید!
و دو سا ل زندان برای گفتن عیوب!! به نام حکومت اسلامی؟؟
درود بر نوريزاد، مرد جاودانه در تاریخ که درست انتقاد كردن را به ما یاد داد.
درود بر نوریزاد، که حتی در دادگاه و مقابل قاضی هم لحظه اي از حرف راست خود كوتاه نيامد.
درود بر نوريزاد، مرد بزرگي كه با روزههاي بي وقفه خود در زندان، ماهيت اسلامي جنبش سبز را به رخ كشيد.
درود بر نوريزاد، كه به ما ثابت کرد که نظام جمهوري اسلامي واقعي که امام آن را پایه ریزی کرد با نظام …مورد نظر احمدينژاد و علم الهدي و… فرق بسيار دارد.
درود بر نوريزاد، كه به قول ميرحسين عزيز، تاوان حقگویی اش را میپردازد.
درود بر نوريزاد، كه با نوشتههاي خود حرفهاي مارا فریاد زد.
درود بر نوريزاد، عظمت و ایستادگیش كه چو كوهي در برابر جهل ايستاده است.
لعنت بر کسانی که هر گونه ظلمي را روا می دانند و جواب قلم را با زندان و سرکوب و شکنجه می دهند.
لعنت بر كساني كه گوساله و بزغاله خواندن مردم را كار براي خدا ميدانند و نوريزاد را به خاطر انتقادات سازندهاش با حفظ ادب و احترام، محكوم به شلاق.
لعنت بر كساني که جلوی ۲۰۰ میلیون بیننده تمام ۲۴ سال قبل و مخصوصا دورهي امام رو زیر سؤال بردن ولجن مالي و تخريب همه را درست ميدانند و نوشته ها و نامههاي نوريزاد، يار امام را تخریب چهرهی سیسالهی نظام اسلام.
من یاد ماجرای ساحران و جادوگران در داستان حضرت موسی (ع) افتادم.
آقای علی
نظیریه شما محترم فقط به من بگویید آن 13 میلیون نفری که هیچوقت و در اکثر قریب به اتفاق انتخابات شرکت نکرده اند (حتی در دوره دوم آقای خاتمی که رای شما اصولگرایان با تمام احوالات دوره دوم انتخابات قبلی که کمتر از 20 میلیون بوده و برای دوره بعد نیز سه گروه سنی را کم کردید و واجدین شرایط رای دادن قریب 2 میلیون نفر نسبت به دوره اولتان بیشتر شده) همه آمدند به جناح راست که هیچ وقت از آنها دلخوشی نداشتند رای دادن
بابا کمی فکر کنید بقیه دلایل برای بعد آقای دارای عقل سلیم وسالم