کار کیهانیان به تهدید و تحریک به قتل رسید/ چرا شورای عالی امنیت ملی ساکت است؟
چکیده :آیا آنچه در یادداشت کیهان آمده را جز تفکری از نوع ابوبکر البغدادی می تواند به زبان و قلم بیاورد؟ اگر منویات باند شریعتمداری اجرا شود، نتیجه ای جز حکومت اسلامی خونخوار و جنایت باری از نوع داعش خواهد داشت؟ پس وظیفه شورای امنیت ملی چیست؟ حصر مبلغان اسلام رحمانی و رها کردن جنایت پیشگان هار و بی مهار داعشی؟...

کلمه – سید مسیحا موسوی:
روزنامه نفرت پراکن و افراطی کیهان در یکی از بی سابقه ترین مطالب خود، رای به تبعید و سرکوب و نهایتا کشتار کسانی داده که آنها را فتنه گران و مرجفان نامیده است. صفاتی که معمولا شامل حال منتقدان و مخالفان شیوه های جاری حکومتداری اقتدارگرایان می شود.
صدور جواز کشت و کشتار و خشونت علیه معترضان و منتقدان در حالی از سوی این روزنامه تحت هدایت نماینده رهبری صورت می گیرد که اگر تنها یک کارویژه برای شورای عالی امنیت ملی و مدعی العموم قائل باشیم، برخورد با این خوارج زمانه است که به نام تفسیر قرآن، آدرس خشونت کور داعشی می دهند.
کیهان نشینان داعشی در این یادداشت، کسانی را که آنها را “خبرسازان دروغین و شایعهپراکنان” نامیده اند، با همان بهانه همیشگی بر هم زدن امنیت، شایسته سرکوب و قتل دانسته اند، ولو اینکه از کشور خارج شده باشند و و یا زمان مجازات جرم فرضی شان گذشته باشد.
این یادداشت که با امضای ناشناسی به نام حامد سعادتی نوشته شده، چنان تند رفته که حتی کسانی را که به زعم نویسنده همراهی ناخواسته با این جریان داشته اند نیز در امان ندانسته و گفته است: “مرجفون نیز یک گروه سازمان یافته هستند که میتوانند افزون بر منافقان شامل گروههای مسلمانی باشند که خواسته و یاناخواسته در این حرکت و جریان مشارکت میکنند.” نویسنده یادداشت سپس مرجفون را این گونه معرفی کرده است: “کسانی که با شایعهسازی، در جامعه اسلامی دلهره ایجاد میکنند.”
این تعریف ساده و دم دستی از کسانی که شایسته به قتل رسیدن به بدترین شکل ممکن – شما بخوانید شیوه داعشی – هستند، در حالی در یک روزنامه منسوب به رهبری منتشر می شود که هنوز خاطره قتل ها و جنایت های زنجیره ای به بهانه این جواز صادر کردن های بی مسئولیت، در خاطره مردم ما هست. هرچند که کمتر به خاطر می آید اینچنین در رسانه ای عمومی و اینچنین گشاده دستانه، رای به قتل و سرکوب مردمی داده شود که هر یک از آنها می توانند در یک ذهن معیوب کیهانی، مرجف و فتنه گر محسوب شوند.
تعارف را کنار بگذاریم و ساده تر بگوییم. در تعریف کیهانیان و بر اساس مواضع پیشین آنها درباره رئیس جمهور مملکت که نسبت به خطرات ماجراجویی در سیاست خارجی هشدار داده بود و در جایی از عبارت کدخدا درباره قدرت های بزرگ جهانی استفاده کرده بود، حتی حسن روحانی هم مشمول این عبارت یادداشت نویس کیهان می شود که “آنان در شایعات خویش، توان نظامی و جنگی دشمنان را بیش از آنچه هست به تصویر میکشند و دلهای آنان تودههای مردم را میلرزانند. آنان نه تنها به بزرگنمایی از توان دشمن میپردازند بلکه با کوچکنمایی از توان امت اسلام واقعیت را دگرگونه جلوه میدهند و روحیه مومنان و تودههای مردم پشت جبهه را تضعیف مینمایند و زمینه پیروزی دشمن و شکست مومنان را فراهم میآورند.”
وی سپس با صدور حکم اتمام حجت، تسلط همه جانبه و قلع و قمع مرجفون، طرد اجتماعی و تبعید، ارعاب و نهایتا لعن و مهدور الدم دانستن کسانی که آنها را مرجفان و فتنه گران خوانده، تهدید کرده که این حکم مشمول مرور زمان و محدودیت جغرافیایی نمی شود و در کلامی غیر حقوقی و بسیار ضد امنیتی و خلاف معاهدات بین المللی می نویسد: “فرار فتنهانگیزان حتی به خارج از کشور، نباید مانع برخورد با آنان شود.”
کیهان در نهایت برای آنکه کسی را از قلم نینداخته باشد و فردی از افراد جامعه از دایره شمول این حکم داعش گونه خارج نماند، به تعبیر کلی و تعریف نشده ی جنگ نرم اشاره کرده و نوشته است: “از آنجایی که دشمنان در جنگ نرم همانند دشمنان در جنگ سرد باید کشته و مجازات شوند، خداوند حکم مرجفان را قتل قرار داده است؛ اما از آنجایی که نقش جنگ روانی و جنگ مرجفان بسیار زیانبارتر و خطرناکتر از حمله نظامی است و گاه مشروعیت و فلسفه نظام اسلامی را تهدید و پایه ثبات آن را سست میکند، خداوند سختگیری و شدت عمل را نسبت به آنان فرمان میدهد و میفرماید که مرجفان باید به شدت و با ذلت مجازات شوند و به بدترین شیوه به قتل برسند: قتلوا تقتیلا.”
خیلی راحت باید اذعان داشت که اگر کسی روزنامه کیهان را به عنوان منبع فکری خود قبول داشته باشد، اینک به خود حق می دهد که دوره بیفتد و کشتار وسیعی را با این اذن مذهبی افراطیون کیهان نشین آغاز کند.
آنگاه جالب آن است که کمترین برداشت متفاوت دینی که جهت گیری به سوی اسلام رحمانی داشته باشد، بلافاصله با این عنوان که روزنه جای تفسیر دینی نیست، به محاق توقیف می رود، آنگاه کیهان همچنان می تازد و می تازد تا روزی که با همپالکی هایش “دولت اسلامی داعش، شاخه شیعی” آن را در کشور راه بیندازد. از این حرف برداشت اغراق نکنیم. آیا آنچه در این یادداشت کیهان آمده را جز یک تفکر از نوع ابوبکر البغدادی می تواند به زبان و قلم بیاورد؟ و یا اگر منویات باند حسین شریعتمداری اجرا شود، نتیجه ای جز حکومت اسلامی خونخوار و جنایت باری از نوع داعش در پی خواهد داشت؟
راستی، اگر کار شورای عالی امنیت ملی رسیدگی به این موارد نباشد، پس چیست؟ حصر مبلغان اسلام رحمانی و رها کردن جنایت پیشگان هار و بی مهار داعشی؟