چکیده : بر سنگ گوری تازه نامی هست؛ دارنده این نام را هرگز ندیدم من. اینجا میان سوگواران آشنایانند و خویشانند، و مردمانی هم که چون من، دارنده این نام را هرگز ندیدند و نمی دانند...
بر سنگ گوری تازه نامی هست؛
دارنده این نام را هرگز ندیدم من.
اینجا میان سوگواران آشنایانند و خویشانند،
و مردمانی هم که چون من،
دارنده این نام را هرگز ندیدند و نمی دانند…
اما،
هر کس که اینجا هست،
با خشم و فریادی گره در مشت،
می داند که او را کشت…
در گرد گور تازه جمع سوگواران است.
دیگر کسی اینجا نمی پرسد،
این خفته در خاک
از کجا و از کدامان است…
می دانند او فرزند ایران است