نامزدهای انتخاباتی ما: آریا آرام نژاد، عبدالله مومني، مزدک علی نظری و اسماعیل صحابه
چکیده :زمانی هم که رای هایمان دزدیده شد و حقمان پایمال چه کردیم جز دست به دعا بردن و خدا را زمزمه کردن، چه کردیم جز نوشتن و خواندن برای یک ملت رنج کشیده، خواندن از علی و حسین و تمامی مظلومان تاریخ و سکوت در خیابان ها که نتیجه تمامی آن شد 5 سال و 7 سال و ده سال زندان و شلاق و توهین و شکنجه و دادگاه های نمایشی. اینک از ما می خواهند که در انتخابات شرکت کنیم، چطور در این انتخابات نمایشی شرکت کنیم در حالیکه گناه ما شرکت در انتخابات بود. ...
کلمه_ گروه اجتماعی: فرقی نمی کرد چه در دعای کمیل برای خلاصی از ظلم دست به دعا خدا را صدا کرده بودیم، چه روزنامه نگاری که فقط سوگند به قلم را حفظ کرده بودیم، چه ترانه سرایی که درد ملتی را نجوا کرده بودیم و چه دانشجویی که به یاد تمامی دانشجویان اهورایی این سرزمین اهورایی ماندیم همه راهی زندان شدیم. جوانانی که سودای آزادی داشتیم و این آزادی را در پای صندوق های رای جستجو می کردیم. باور داشتیم و داریم کم هزینه ترین راه اصلاح یک جامعه و حکومت انتخابات است و صندوق های رای. زمانی هم که رای هایمان دزدیده شد و حقمان پایمال چه کردیم جز دست به دعا بردن و خدا را زمزمه کردن، چه کردیم جز نوشتن و خواندن برای یک ملت رنج کشیده، خواندن از علی و حسین و تمامی مظلومان تاریخ و سکوت در خیابان ها که نتیجه تمامی آن شد 5 سال و 7 سال و ده سال زندان و شلاق و توهین و شکنجه و دادگاه های نمایشی. اینک از ما می خواهند که در انتخابات شرکت کنیم، چطور در این انتخابات نمایشی شرکت کنیم در حالیکه گناه ما شرکت در انتخابات بود. چطور می توان در انتخابات شرکت کرد زمانیکه:
مزدک علی نظری روزنامه نگار صلح در بند
روزنامه نگار و سردبير سايت “خبرنگاران صلح” که در آبان ماه سال 1388و در جریان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران بازداشت و مدت سه ماه را در بند امنیتی 209 وزارت اطلاعات سپری کرده بود، از سوی شعبه 28 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به سه سال و چهار ماه حبس تعزیری محکوم شد.
این روزنامه نگار سی و سه ساله که دانشجوی اخراجی رشته ادبیات نیز است، در پرونده کاری خود سابقه همکاری با روزنامه های شرق، اعتماد ملي، اعتماد، ايران، ايران ورزشي، خبرورزشي، جهان فوتبال و هفته نامه هاي تماشاگران، نسيم، ايران دخت، یک هفتم، فرهیختگان، سینما و روزنامه الكترونيكي جهان ورزش را دارد.
در دلونشته اي كه اخيرا در زندان نوشته آمده است :” …زمین که میخوردم، زانوهایم که به آسفالت کوچه میسایید، فکر میکردم زخمی شدهام. درد داشت و خون میآمد، به من میگفتند دارم مرد میشوم. من گول میخوردم. گریه هم میکردم، ولی فکر میکردم دارم مرد میشوم. میخواهم بگویم مرد شدن من و هزاران من مثل من، درد داشت… اما بعدتر که دلهامان زخم شد، درد گرفت و با هیچ مرهمی خون دلمان بند نیامد، فهمیدیم که ما گول خورده بودیم و باید دوباره و دوباره و دوباره مرد میشدیم؛ هر بار به شکلی و هر دفعه به بهانهای…”
آریا آرام نژاد : علی برخیز و باطل کن بساط این دغل بازی
آریا آرام نژاد خواننده، ترانهسرا، فعال اجتماعی، زندانی سیاسی و آهنگسازی است که پس از حوادث عاشورای ۱۳۸۸ ترانهای با عنوان علی برخیز را ارائه کرد. او چندی پس از انتشار این ترانه که با استقبال خوبی مواجه گردید، توسط اداره اطلاعات بابل در ۲۶ بهمن ماه ۱۳۸۸ به اتهام اقدام علیه امنیت ملی دستگیر شد.
در پی انتشار این آهنگ آرامنژاد ۲۶ بهمن ماه سال ۸۸، توسط اداره اطلاعات بابل به اتهام اقدام علیه امنیت ملی دستگیر شد و بازداشت وی ۴۴ روز به طول انجامید که تمام این مدت را در بند انفرادی زندان متیکلا شهرستان بابل سپری کرد. او در جلسه رسیدگی به اتهامات با قرائت متن دفاعیات خود به شرح شکنجههای روحی و جسمی که از سوی بازجویان و ماموران زندان بر او وارد شد پرداخت.
تهدید به اعدام، دو ماه بازداشت انفرادی در سلول سه متری، اجبار به عبور پابرهنه از روی خون یک مبتلا به ایدز در سلول مجاور، اخبار دروغ درباره همسر، فحاشی و درآوردن لباسها، بخشی از برخوردهای ماموران اطلاعات و زندان متیکلای مازندران در مورد او بوده است. آرام نژاد در این دفاعیات به قاضی پرونده خود گفته بود: نگرانی من از قضاوت شماست! بازجوهایم قاطعانه گفتند که شما مهره آنها هستید..
او طی ابلاغ حکم مراجع قضایی به اتهام “اقدام عليه امنيت ملي” و “تباني براي براندازي نظام در پي اجراي آهنگ علي برخيز” به 10 ماه حبس تعزیری محکوم شده است. آریا براي گذراندن دوران محكوميت روانه زندان شد كه مدتي در بند سارقان و مدتي هم در بند قرنطيه نگهداري شد كه اين موضوع منجر به اعتراض خانواده او، هنرمندان و جمعي از فعالان سياسي گرديد. یکی از آهنگ های این هنرمند جوان در دلتنگی از میرحسین موسوی و زهرا رهنورد سروده شده است، از مقام شهیدان جنبش سبز تقدیر کرده و اظهارامیدواری نموده که دیکتاتوری از بین رفته و روزهای امیدبخش فرا برسد. آریا آرام نژاد این سروده را به میرحسین موسوی تقدیم کرده است. این هنرمند جوان، همچنین همزمان با شهادت هاله سحابی، برای لمس آزادی را به این بانوی شهید تقدیم کرد.
از آن طرف در 17 آبان سال جاری آریا آرام نژاد که برای پیگیری پرونده محکومیت خود به دادگاه تجدید نظر استان مازندران واقع در ساری مراجعه کرده بود، پس از بازگشت به منزل با یورش ماموران امنیتی بازداشت شد. این دستگیری همراه با ضرب شتم این آهنگساز جوان و دستبند زدن در داخل خانه توسط ماموران اطلاعات شهرستان بابل صورت گرفت. ماموران امنیتی ضمن تفتیش منزل بخشی از دست نوشته های آریا و مدارک کاری و همچنین کامپیوتر شخصی او را نیزتوقیف کرده و با خود بردند. در بخشی از ترانه علی برخیز آریا آمده است: ” گناه ملّت ما چی ست، به جز فریاد آزادی … خداوندا تو شاهد باش، به هتک حرمت انسان /علی برخیز و باطل کن، بساط این دغلبازان … که اینان جامهی حق را، بپوشاندند تن شیطان/ چنان دین محمّد را، به کام خود بیالودند … که گویی حضرت حجّت، ز اینان میبرد فرمان ….
عبداله مومني اهورایی در بند
فعال مدنی- سیاسی، سخنگوی سازمان دانش آموختگان ، فوق ليسانس جامعه شناسي ، معلم آموزش و پرورش و از اعضاي ادوار تحكيم وحدت است. او در زمان انتخابات نهم رياست جمهوري مسئول ستاد شهروند آزاد ( ستاد حاميان مهدي كروبي ) را بر عهده داشت و پس از پايان انتخابات مانند اكثر افرادي كه در ستادهاي انتخاباتي فعال بودند بازداشت و روانه زندان شد .
او ماهها در سلول انفرادی زندان اوین تحت شکنجه و فشار بود و مجبور شد در دادگاههای نمایشی متهمان (دادگاه پنجم) پس از حوادث انتخابات به اعتراف علیه خود بپردازد. مومنی در پنجمین جلسهی این سری دادگاهها که با حضور دهها تن از بازداشت شدگان حوادث بعد از انتخابات برگزار میشد، بر اثر فشارها و شکنجههای دوران بازجویی به اعتراف علیه خود پرداخت و در نامه اي كه در زندان نوشته است آمده: “از همان ابتدای بازجویی من را وادار به تک نویسی علیه دوستان و نزدیکان کرده و وقتی مقاومت کردم علاوه بر ضرب و شتم و سیلی های پیاپی با این پاسخ بازجو مواجه شدم که “باید تک نویسی کنی تا شخصیت کذایی ات خورد شود”. شاید از همین رو و برای خورد شدن و تحقیر شخصیتی من بود که مرتبا می خواستند به روابط و مسائل اخلاقی ناکرده خود نیز اعتراف کنم و وقتی می گفتم این سخنان درست نیست و من نمی توانم علیه خود به دروغ اعتراف کنم با فحش های رکیک و ضرب و شتم و این پاسخ آنها روبرو می شدم که ” فاحشه ای را در دادگاه می آوریم تا علیه تو اعتراف کند و بگوید که رابطه نامشروع با تو داشته است”.”
او به خاطر فعالیتهای حقوق بشری اش چند بار به زندان رفته است. از جمله در ۱۸ تیر سال ۱۳۸۶ پس از حمله مسلحانه نیروهای امنیتی به دفترسازمان دانش آموختگان بازداشت شد و وقتی که آزاد شد بسیار لاغر و ضعیف شده بود، او ۱۴ کیلو وزن کم کرده و به شدت بیمار بود. خود وی تا کنون درباره علت این بیماری در زندان در مجامع رسمی سکوت کرده است. به تعبیر یکی از فعالین سرشناس سیاسی او “رکورد دار اعتراض به نقض حقوق بشر در ایران است” و در عین حال یکی از قربانیان نقض حقوق بشر. میتوان گفت او اکنون از مرحله فعال دانشجویی عبور کرده و به یک فعال سیاسی سرشناس با دغدغههای حقوق بشری تبدیل شده است.
مومنی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی محاکمه و در تاریخ ۲۳ آبان ماه ۱۳۸۸ به هشت سال حبس تعزیری محکوم شد. دو سال از این حبس مربوط به دادگاه و اتهام قبلی مومنی است که به خاطر اقدام علیه امنیت ملی محکوم و به او ابلاغ شده بود. شش سال دیگر نیز به خاطر شرکت عبدالله در تجمع های اعتراضی مردم در حوادث پس از انتخابات صادر شد. كه در دادگاه تجديد نظر به چهارسال و يازده ماه حبس تعزيري كاهش پيدا كرد . عبدالله مومنی در حال حاضر در بند 350 اوین است و از بیماری رنج می برد.
اسماعيل صحابه از اعضاي شاخه جوانان جبهه مشاركت و عضو ستاد 88( ستادحاميان موسوي و خاتمي) در حين مراسم دعاي كميلي كه در منزل پدر همسر شهاب طباطبايي براي آزادي او برگزار شده بود بازداشت شد . او مرداد ماه سال ۸۹ در دادگاهی که به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد، به جرم نقش داشتن در برگزاری کمیل سبز، به چهار سال و نیم حبس تعزیری محکوم شد. در جلسه دادگاه صحابه، در اقدامی نادر، قاضی صلواتی در دادگاه حضور نداشته و بدون شنیدن دفاعیات اسماعیل صحابه اقدام به صدور حکم کرده است. حکم صحابه در دادگاه تجدید نظر به چهار سال حبس تعزیری تبدیل و او درابتدای بهمن ماه سال ۸۹ برای اجرای حکم خود به زندان اوین فرا خوانده شد. اسماعيل صحابه جواني خنده رو و پرانرژي كه حضور او در ستادهاي انتخاباتي هميشه باعث انتقال روحيه به همه اعضا ستاد مي گرديد اينك در آستانه انتخابات مجلس در زندان اوين مشغول سپري كردن دوران محكوميت خويش است و تاکنون به مرخصی نیامده است.
اسماعیل صحابه
اسماعيل صحابه از اعضاي شاخه جوانان جبهه مشاركت و عضو ستاد 88( ستادحاميان موسوي و خاتمي) در حين مراسم دعاي كميلي كه در منزل پدر همسر شهاب طباطبايي براي آزادي او برگزار شده بود بازداشت شد .
وی، مرداد ماه سال ۸۹ در دادگاهی که به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد، به جرم نقش داشتن در برگزاری کمیل سبز، به چهار سال و نیم حبس تعزیری محکوم شد.
در جلسه دادگاه صحابه، در اقدامی نادر، قاضی صلواتی در دادگاه حضور نداشته و بدون شنیدن دفاعیات اسماعیل صحابه اقدام به صدور حکم کرده است.
حکم صحابه در دادگاه تجدید نظر به چهار سال حبس تعزیری تبدیل و وی درابتدای بهمن ماه سال ۸۹ برای اجرای حکم خود به زندان اوین فرا خوانده شد.
اسماعيل صحابه جواني خنده رو و پرانرژي كه حضور او در ستادهاي انتخاباتي هميشه باعث انتقال روحيه به همه اعضا ستاد مي گرديد اينك در آستانه انتخابات مجلس در زندان اوين مشغول سپري كردن دوران محكوميت خويش است
روز یازدهم: محسن امین زاده، حشمت طبرزدی، حسین نیکخواه و احمدرضایوسفی
روز دهم؛ عماد بهاور، علی ابراهیمی، رامین پرچمی و بابک داشاب
روز نهم؛ هنام ابراهیم زاده، مسعود پدرام، رسول بداغی و بهمن احمدی امویی
روز هشتم؛ عاطفه نبوی، آرش صادقی، کوهیار گودرزی و عبدالفتاح سلطانی
روز هفتم؛ محمد سیف زاده، مهدی محمودیان، آرش سقر و سروش صفای وردی
روز ششم؛ امیر خسرو دلیر ثانی، مهدی خدایی، سید جلیل طاهری و حسین امینی
روز پنجم؛ داوود سلیمانی، ابراهیم مددی، حجت منتظری و مجتبی احمدی
روز چهارم؛ نسرین ستوده، قاسم شعله سعدی، علی جمالی و یعقوب ملکی
روزسوم؛ علیرضا بهشتی شیرازی، حسن اسدی زیدآبادی، احمد رضا احمد پور و محمد توسلی
آریا درد مردم را در ترانه های خود بازگو کرده و می کند.
mrd.ke.migan.inha,hastan.