آقای خامنهای سالهاست که سربازان گمنامتان در سپاه و اطلاعات اعتماد عمومی را نشانه گرفتهاند
چکیده :اعتماد مردم سالهاست که از بین رفته، وقتی که در دادگاههای نمایشی دیدند که چطور از اطلاعات خصوصی افراد برای تحت فشار قرار دادن آنها استفاده شده است. وقتی که دیدند چطور عکسهای خصوصی منتخبشان در فضای مجازی توسط خبرنگار فارس منتشر شده و به عنوان سند مورد استفاده شورای نگهبان قرار میگیرد، وقتی که دیدند عکسهای فرزندان زندانیان سیاسی در سایت های وابسته به سپاه منتشر میشود تا پدران و مادرانشان تحت فشار قرار گیرند، وقتی که شنیدند عکسهای خصوصی افراد در بازجویی ها روی میز قرار میگرد تا مجبور به اقرارهای دروغین شوند، وقتی که همین چند وقت پیش عکس های معاون محیط زیست در میهمانی با توضیحات دروغ دست به دست شد، عکس های خصوصی متهم خودکشی شده در دست سپاه منتشر می شود و صدها نمونه دیگر که نه در فضای سیاسی که در زندگی اجتماعی مردم رخ داده...
کلمه – نرگس موستوفی: آیت الله خامنهای روز گذشته در دیدار با مسوولان دولتی تعرض به امنیت مردم در پیام رسان های دخالی را حرام شرعی خواند و گفت: “مسئولان باید امنیت و حریم داخلی مردم و کشور را حفظ کنند. تعرض به امنیت و حریم داخلی مردم «حرام شرعی» است و نباید انجام شود. متصدیان کار در دستگاههای دولتی و قضایی مراقبت کنند تا حریم داخلی زندگی مردم و اسرار آنها محفوظ بماند.”
حرفهای رهبری قطعا حرفهای خوب و قابل قبولی است اما بیشتر شبیه نوش داروی پس از مرگ سهراب است. در حالیکه او تصمیم گرفته تلگرام و کانال های ارتباطی و اطلاع رسانی خارجی توقیف و فیلتر شوند، با چنین اظهاراتی میخواهد اطمینان مردم را جلب کرده و آنها را به سمت پیام رسانهای داخلی با تاکید بر سفارش خود بر حفظ امنیت آنها سوق دهد. اما او دیر برای این جلب اطمینان اقدام کرده است.
سالهاست که سربازان گمنام او در سپاه و وزارت اطلاعات مکالمات فعالان سیاسی و مدنی را شنود میکنند، چتهای خصوصی آنان و ایمیل هایشان را هک و حریم خصوصی را بارها نقص کرده و در زندگی خصوصی افراد سرک میکشند، از عکسهای خصوصی برای تحت فشار قرار دادن استفاده میکنند، از روی ایمیل های افراد کیفر خواست مینویسند و با سرک کشیدن در زندگیها و پرونده سازیهای متعدد وادار به کناره گیری و استعفایشان میکنند و ….
اعتماد مردم سالهاست که از بین رفته، وقتی که در دادگاههای نمایشی دیدند که چطور از اطلاعات خصوصی افراد برای تحت فشار قرار دادن آنها استفاده شده است. وقتی که دیدند چطور عکسهای خصوصی منتخبشان در فضای مجازی توسط خبرنگار فارس منتشر شده و به عنوان سند مورد استفاده شورای نگهبان قرار میگیرد، وقتی که دیدند عکسهای فرزندان زندانیان سیاسی در سایت های وابسته به سپاه منتشر میشود تا پدران و مادرانشان تحت فشار قرار گیرند، وقتی که شنیدند عکسهای خصوصی افراد در بازجویی ها روی میز قرار میگرد تا مجبور به اقرارهای دروغین شوند، وقتی که همین چند وقت پیش عکس های معاون محیط زیست در میهمانی با توضیحات دروغ دست به دست شد، عکس های خصوصی متهم خودکشی شده در دست سپاه منتشر می شود و صدها نمونه دیگر که نه در فضای سیاسی که در زندگی اجتماعی مردم رخ داده است.
در سال ۸۸ میرحسین موسوی هشدار داد، در بیانیههای خود تاکید کرد که اعتماد مردم را از دست ندهید و نسبت به پخش دادگاه ها و نمایش اعترافات دروغین انذار داد و در بیانیه شماره ۹ نوشت: “ما با هم آمدیم تا با تجسس در احوال شخصی مردم مخالفت کنیم و از نفرتپراکنی و پروندهسازی بیزاری بجوییم. با هم آمدیم تا حاکمیت عقل و عشق را توامان داشته باشیم. همۀ ما به چهرۀ رحمانی اسلام رو کردیم و در این رویکرد میراث تمدنی ایران عزیز و بزرگ را تجدید شده دیدیم، تا آنجا که در مساجد شعار ایران، ایران!”. میر محبوس همچنین در بیانیه شماره ده خود که در ارتباط با دادگاههای نمایشی تیرماه سال ۸۸ منتشر شد نیز نوشت: “دندان شکنجهگران واعترافگیران دیگر به استخوان مردم رسیده است تا جایی که اینک از میان کسانی قربانی میگیرند که خدمات بزرگ به کشور و نظام در کارنامه دارند و به تهدید دیگرانی سرگرمند که در نشو و نمای این نهضت و تاسیس نظام برخاسته از آن برجستهترین نقشها را بر عهده داشتهاند. آیا کسانی را که آرزوی شهادت در راه نورانی انقلاب اسلامی داشتهاند به چیزی کمتر از آن تهدید میکنید؟ یا پس از به مسلخ بردن جمهوریت نظام، اسلامیت و آبروی آن را هم با این بیآبروییها هدف گرفتهاید؟ تنها داوری قطعی وجدان بشری از مشاهده دادگاههایی اینچنین فرمایشی سقوط اخلاقی و بیاعتباری صحنهگردانان آن است.” اما در آن روزها گوش شنوایی نبود، هیچ بازجویی به خاطر استفاده از عکس های خصوصی متهمین بازخواست نشد، گزارشات شنودها با دروغ آمیخته شد و کیفرخواست ها را تشکیل داد و اقرارهای تحت فشار در دادگاه ها از سیما پخش شد و رییس وقت صدا و سیما هم هنوز مفتخر است از پخش چنین نمایشی. در آن زمان صدا از کسی در نیامد، رهبری از مسوولان وقت نخواست که مراقب فضای خصوصی مردم باشند و اسرار مردم محفوظ بماند چراکه آن زمان حریم خصوصی معنایی نداشت و اطلاعات خصوصی افراد ابزاری بود برای سرکوب و منکوب کردن تا همه چیز آنگونه پیش رود که آقا خوشش آید و دولت دهم بتواند کار خود را بی دردسر آغاز کند.
برای همین نیز امروز دیگر دیر شده و این اعتماد عمومی که نه فقط در سال ۸۸ که نزدیک به چهل سال است خدشه دار شده دیگر بر نمی گردد و با آه و افسوس و قول و نهیب زدن بر مسوولان نیز نمی توان این اعتماد را خرید. رهبری باید بداند امروز که اگر برای کوچ به پیام رسانهای داخلی نیازمند اعتماد نداشتهی مردم است تا خطر تلگرام و هر فضای اطلاع رسانی آزاد را از سر خود باز کند دیگر نمی تواند با این وعده ها این اطمینانی را بخرد.